چکیده:
ﺑﺎ ﺗﺄﮐﯿﺪ ﺑﺮ دﺳﺘﺎوردﻫﺎی ﭘﮋوﻫﺸﯽ ﮐﯿﻔﯽ ﺳﺎل ﻫﺎی اﺧﯿﺮ و ﺿﺮورت ﻣﺪاﺧﻠـﻪ راﻫﺒـﺮدی در ﺣﻮزه ﻋﺪاﻟﺖ ﮐﯿﻔﺮی اﻃﻔﺎل و ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن و ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ رﻫﻨﻤﻮدﻫﺎ و در ﺑﺮﺧﯽ ﻣﻮارد اﻟﺰام اﺳـ ﻨﺎد ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﮐﻨﻮاﻧﺴﯿﻮن ﺣﻘﻮق ﮐﻮدک، ﺗﺸﮑﯿﻞ ﭘﻠﯿﺲ اﻃﻔﺎل و ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن ﺑﺮاﺳـﺎس ﻣـﺎده 31 ﻗﺎﻧﻮن آﯾﯿﻦ دادرﺳﯽ ﮐﯿﻔﺮی ﻣﺼﻮب 1392، در دﺳﺘﻮر ﮐﺎر ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ و ﻻﯾﺤﻪ ﻣﺮﺑﻮط ﺑـﻪ آن در ﺷﺮف ﺗﺼﻮﯾﺐ ﻧﻬﺎﯾﯽ ﻗﺮاردارد. آﻧﭽﻪ در اﯾﻦ ﻣﻘﻄﻊ ﺷﺎﺋﺒﻪ ﺿﻌﻒ ﻋﻤﻠﮑﺮدی اﺣﺘﻤﺎﻟﯽ اﯾﻦ ﭘﻠﯿﺲ را ﺑﻪ ذﻫﻦ ﻣﺘﺒﺎدر ﻣﯽ ﺳﺎزد، ﻣﺎﻫﯿﺖ واﮐﻨﺸﯽ اﯾﻦ ﭘﻠـﯿﺲ در ﻣﻘـﺎم ﺿـﺎﺑﻂ دادﮔﺴـﺘﺮی اﺳﺖ ﮐﻪ از ﻣﻨﻄﻮق ﻣﺴﺘﻨﺪ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﻣﺬﮐﻮر ﻣﺴﺘﻔﺎد ﻣـﯽ ﺷـﻮد. اﻗـﺪام ﺑـﻪ آﻣـﻮزش ﺑـﻪ ﻋﻨـﻮان ﻣﺸﺎوران اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ در ﻣﺪارس، ﺑﺮﮔﺰاری دوره ﻫﺎی آﻣﻮزﺷﯽ ﺑـﺎ ﻫﻤﮑـﺎری ﻧﻬﺎدﻫـﺎی دوﻟﺘـﯽ و ﻏﯿﺮدوﻟﺘﯽ در راﺑﻄﻪ ﺑﺎ اﻃﻔﺎل و ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎ، ﻣﺮاﻗﺒﺖ ﻫﺎی ﻧﻈﺎرﺗﯽ در ﺳﻄﺢ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﺎ ﺗﺄﮐﯿﺪ ﺑـﺮ ﺣﻀﻮر در اﻃﺮاف ﻣﺮاﮐﺰ آﻣﻮزﺷﯽ، ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺼﺎدﯾﻘﯽ از ﭘﯿﺸﮕﯿﺮی ﻫـﺎی رﺷـﺪ ﻣـﺪار، اﺟﺘﻤـﺎﻋﯽ و ﻣﻮﻗﻌﯿﺘﯽ ﺟﺮم ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﺗﻠﻘﯽ ﻣﯽ ﺷﻮد ﮐﻪ ﺑﺮاﺳﺎس ﻻﯾﺤﻪ ﻣﺬﮐﻮر ﺑﺮ ﻋﻬـﺪه اﯾـﻦ ﭘﻠـﯿﺲ ﻗـﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. در اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﻋﻼوه ﺑﺮ اﻟﺰاﻣﺎت ﺗﻘﻨﯿﻨﯽ و ﻓﺮا ﺗﻘﻨﯿﻨﯽ در ﺗﺸﮑﯿﻞ ﭘﻠـﯿﺲ اﻃﻔـﺎل و ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن، اﺑﻌﺎد ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﯽ آن در ﭘﯿﺸﮕﯿﺮی از اﻧﺤﺮاف و ﺟﺮم ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘـﻪ است.
خلاصه ماشینی:
با تأکید بر مقدمه مذکور سوالاتی مطرح می گردد از جمله اینکه اولاً: تأسیس و تشکیل پلیس اطفال و نوجوانان از الزامات تقنینی و فراتقنینی بوده است و یا از مصادیق ابتکار عمل قانونگذار است؟ ثانیاً: با توجه به اینکه منظور از «پلیس» در ماده 31 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392، «ضابطان دادگستری» است و پلیس در این نقش محصور در محدوده دستورات قضایی است، آیا مفاد لایحه تشکیل پلیس اطفال و نوجوانان در راستای این مستند قانونی است و یا درصدد تبیین هویت دیگری از پلیس و افزایش سطوح مداخله این نهاد به عنوان یکی از ارکان مؤثر در سیاست جنایی کارآمد در حوزه عدالت کیفری اطفال است؟ ثالثاً: آیا پلیس اطفال و نوجوانان در لایحه ای که به همین منظور تهیه شده است، با استفاده از ظرفیت تقنینی این لایحه یا سایر قوانین موضوعه، امکان مداخله پیشگیرانه فعال کنشی دارد؟ و مصادیق این کارکرد چگونه ارزیابی می شود؟ بنظر می رسد با توجه به اسناد بین المللی تخصصی مرتبط با حقوق کودک که براساس قانون مدنی با رعایت تشریفات قانونی مربوط در حکم قانون می باشند، تشکیل پلیس اطفال و نوجوانان یک الزام تقنینی بوده است که تا پیش از تصویب قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 مورد غفلت واقع شده است.