چکیده:
بیان مسئله: یکی از مهمترین تحولات نوشتاری در سرزمینهای اسلامی پیدایش خطهای ششگانه (اقلام سته) بوده است. افول خط کوفی و جایگزینی آن با خطوط ششگانه و نیز وسعت استفاده از این خطوط، مبین این ادعاست که پیدایش این قلمها یکی از بزرگترین تحولات نوشتاری و هنری در طول حیات جوامع اسلامی بوده است. با وجود اهمیت و کاربرد وسیع این خطوط، باید اذعان کرد که پژوهشهای کافی پیرامون خاستگاه خطوط تاثیرگذار بر شکلگیری اقلام سته انجام نشده. در همین راستا این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که تأثیر خط کوفی، خصوصاً کوفی ایرانی، بر شکلگیری اقلام سته چه بوده است؟هدف: پژوهش حاضر در پی شناسایی تأثیرات احتمالی خطوط رایج زمان، در پیدایش اقلام سته پدید آمده است.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی، و از نظر هدف «کاربردی» و ازمنظر ماهیتِ موضوع «توصیفی»، از نوع توصیفی-تحلیلی، است. دادههای نوشتاری و تصویری در این پژوهش بهشیوۀ کتابخانهای و بهصورت هدفمند از میان منابع موثق تخصصی حوزۀ خط و خوشنویسی و تا حد کفایت نظری، انتخاب و مورد استناد قرار گرفته است.یافتهها: از تفحص شکلی حروف و مقایسۀ تطبیقی تکحرفهای چهار خط ذکر شده میتوان به این نتیجه رسید که خط کوفی ایرانی، یا پیرآموز، بهدلیل قرابت شکلی بیشتر با ریخت حروف اقلام سته، میتوانسته الگو یا دستکم، حلقۀ واسط میان کوفی ساده و اقلام سته بوده باشد.
Problem Definition:
One of the most important developments in writing in Islamic lands has been the emergence of the Six Scripts (Iqlam Sethe). The decline of the Kufic script and its replacement with the Six Scripts, as well as the wide use of these scripts, shows the claim that the emergence of these fonts was one of the biggest literary and artistic developments during the life of Islamic societies. Despite the importance and wide usage of these scripts, it should be acknowledged that sufficient research has not been done in the field of the origin and scripts influencing the formation of Iqlam Sethe. Therefore, this research aims at answering the following question: «What were the effects of the Kufic script, especially Iranian Kufic, on the formation of Iqlam Sethe?»
Objective
The current research is looking for the possible effects of the Simple Kufic and the Piramooz Kufic scripts in the creation and formation of Iqlam Sethe.
Research Method
This research is done using a qualitative method. In terms of «applied» purpose and «descriptive» nature of the subject, it is of a descriptive-analytical type. The written and visual data in this research have been selected and cited using a library method and purposefully from among reliable specialized sources in the field of handwriting and calligraphy and to the extent of theoretical adequacy. The method of analyzing and adjusting the shape of the letters has also been done in four selected Simple and Piramooz Kufic scripts, as the base/origin scripts in relation to the Naskh and Thuluth as the target script.
Results
Finally, from the shape analysis of the letters and the comparative study of the four-script single letters mentioned in 18 separate tables, this conclusion can be drawn that the Iranian Kufic script, or Piramooz, could have been a model, or at least, an intermediate link between Simple Kufic and Iqlam Sethe, because of its similarity in shape with the shape of the letters of the Iqlam Sethe.
خلاصه ماشینی:
یافته ها: از تفحص شکلی حروف و مقایسۀ تطبیقی تک حرف های چهار خط ذکر شده میتوان به این نتیجه رسید که خط کوفی ایرانی، یا پیرآموز، به دلیل قرابت شکلی بیشتر با ریخت حروف اقلام سته ، میتوانسته الگو یا دست کم ، حلقۀ واسط میان کوفی ساده و اقلام سته بوده باشد.
گرچه این قلم از خط کوفی ساده گرفته شده ، اما دارای ویژگیهای منحصربه فردی در شکل و ریخت حروف نسبت به نمونۀ پیشین (کوفی ساده ) و همچنین مشابهت هایی با نمونه های پسین تر(اقلام سته ) میباشد.
با وجود این ، در سال های اخیر میتوان به پژوهش های زیر اشاره داشت : در کتاب «The Rise of Islamic Calligraphy» (٢٠١٠) به طور خاص به دسته بندی شکلی نمونه های نخستین خط کوفی پرداخته شده است .
خطوط پایه (کوفی ساده ، پیرآموز)؛ خطوط هدف (ثلث و نسخ ) اگر قلم هایی که به نام کوفی تزیینی مرسوم شده اند و بیشتر در کتیبه های بناها و صنایع رایج هستند را کنار بگذاریم و بدان ها با نگاه طراحی حروف و کلمه بنگریم (فرید، ١٤٠٠، ص .
همچنین از مقایسۀ تطبیقی دو گروه که شامل چهار خطِ کوفی ساده و پیرآموز (به نمایندگی از خط پایه ) و نسخ و ثلث (به نمایندگی از خط هدف ) است ، میتوان بیان کرد که در کلیت چهار خط ، شباهت های بسیار میان حروف در محل قرارگیری در کلمه وجود دارد که از آن جمله میتوان به حرف های الف ، ب ، ص ، ل ، ف اشاره کرد که بدون تغییر در هر چهار نمونه ثابت مانده اند.
که در آن ها نمونه خط کوفی ساده از سده های نخستین اسلامی وجود داشته ، استفاده شده است .