چکیده:
ﻣﺬاﻫﺐ ﺧﻤﺴﻪ ﻫﺮ ﮐﺪام ﺑﺮای ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﯾﻰ ﺑﻪ ﻧﯿﺎزﻫﺎ و ﺣﻮادث ﻋﺼﺮ ﺧﻮد و ﺗﺒﯿﯿﻦ ﺗﮑﻠﯿﻒ ﺷﺮﻋﻰ ﻣﺆﻣﻨﺎن، اﺻﻮل و ﻗﻮاﻋﺪ ﺧﺎﺻّﻰ را از ﻣﺘﻦ دﯾﻦ و ﻧﺼﻮص اﺳﻼﻣﻰ ﺑﺮﮐﺸﯿﺪﻧﺪ و ﺑﺎ ﺑﻪ ﮐﺎرﮔﯿﺮی آن آرا و اﺣﮑﺎﻣﻰ را ﻣﻨﺘﺴﺐ ﺑﻪ اﺳﻼم ﺑﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ اراﺋﻪ دادﻧﺪ. ﺑﺮرﺳﻰ ﺷﯿﻮهﻫﺎی اﺟﺘﻬﺎدی و ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻗﻮاﻋﺪ و اﺻﻮل ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه ﻣﺬاﻫﺐ ﻣﺰﺑﻮر، ﺑﺮای ﻋﺼﺮ ﮐﻨﻮﻧﻰ ﮐﻪ ﻣﻮاﺟﻪﻫﺎی ﻓﮑﺮی ﻓﺮاﺗﺮ از ﻣﺬاﻫﺐ ﻣﻄﺮح اﺳﺖ، ﺿﺮورﺗﻰ اﺟﺘﻨﺎبﻧﺎﭘﺬﯾﺮ اﺳﺖ. ﻓﻘﻪ ﺗﻄﺒﯿﻘﻰ ﮔﺮﭼﻪ از دﯾﺮﺑﺎز در ﺣﻮزه اﺟﺘﻬﺎد ﻣﺬاﻫﺐ اﺳﻼﻣﻰ ﮔﺎم ﻧﻬﺎده اﺳﺖ، اﻣّﺎ ﺿﺮورت و ﻓﻮرﯾّﺖ آن ﺑﺴﺎن اﻣﺮوز ﺧﻮد را ﻧﻨﻤﻮده ﺑﻮد، از اﯾﻦ رو ﺑﺮرﺳﯽ ﺗﻄﺒﯿﻘﯽ ﻣﺴﺌﻠﻪ اﺟﺘﻬﺎد در ﻓﻘﻪ ﻣﺬاﻫﺐ ﺧﻤﺴﻪ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﮐﻤﮏ زﯾﺎدی ﺑﻪ ﺣﻞ ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﻨﺎﻗﺸﺎت ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻣﺴﺎﻟﻪ اﺟﺘﻬﺎد در ﺑﯿﻦ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن ﮐﻨﺪ.
خلاصه ماشینی:
3-6- معنای اصطلاحی اجتهاد از نگاه فقیهان در اصطلاح اجتهاد به چند معنا بیان شده است: ۱- محقق حلى اجتهاد را «بذل الجهد في استخراج الأحكام الشرعية» محقق حلی، ۱۴۰۳ق: ۱۷۹) و محقق خراسانی به نقل از حاجبی آن را استفراغ الوسع في تحصيل الظن بالحكم الشرعي» (آخوند خراسانی، ۱۴۰۹ق، ج ۲: ۴۲۲) دانسته است، بنابر این تعریف اجتهاد یعنی به کار بردن منتهای کوشش و توان خود برای تحصیل ظن به احکام شرعی.
۳. اجتهاد فقاهت محور و روایت مدار؛ در این نوع از اجتهاد، تاکید و اهتمام اصلی و اساسی فقیه، برشمردن دیدگاه فقیهان و بررسی همه جانبه آن دیدگاه و در نهایت تلاش برای دفاع یا رد آن یا ارایه نظریه جدید است و در مرحله دوم روایات به صورت محدود مورد توجه قرار می گیرد.
۴. اجتهاد روایت محور و فقاهت مدار؛ در این از نوع از اجتهاد، تاکید و اهتمام آغازین و اساسی فقیه برشمردن همه روایات هر باب و بررسی همه جوانب سندی و متنی آنها است و در مرحله دوم بازخوانی آراء و دیدگاه های فقیهان مورد توجه قرار می گیرد(نصیری، ۱۴۰۰: ۶-۵).
این گونه اجتهاد به مجتهد اجازه می دهد تا به صورت محدود و در دایره مذهب خاص و با توجه به اصول و مبانی آن مذهب، احکام را اجتهاد کرده و بیان کند، ولی اجتهاد مطلق بعد از تثبیت مذاهب چهارگانه اهل سنت بسته شد.