چکیده:
ماده قرآنی «ا ن ث» و مشتقات آن، بخش مهم بار معنایی مربوط به نگرش جنسیتی را در قرآن کریم حمل میکند و از همین رو، مداقه در معنای آن، در حل مسائل مربوط به جنسیت، مهم و کارگشا است. در منابع لغوی و تفسیری بر مبنای واحدانگاشتن ریشۀ ماده «ا ن ث»، نوعی ارتباط معنایی از نوع تلازم میان جنسیت مونث و سستی برقرار شده که گاه بهصراحت از آن سخن آمده و در بسیاری از مواقع، بهطور ضمنی در نظر گرفته شده است. در پژوهش حاضر، کوشش میشود با بهرهگیری از روشهای معناشناسی تاریخی، بهویژه مسیرشناسی ساخت و گونهشناسی ساخت معنا، نسبت میان جنسیت مونث و معنای سستی از حیث ریشه، کاویده و میزان موجهبودن این رابطه ارزیابی شود. نتیجۀ کاوش این است که ارتباط میان این دو معنا، حاصل اشتراک لفظی کهن در زبان سامی مادر است و سابقۀ مرتبطدانستن دو معنا در حد اشتراک معنوی، به دورۀ اسلامی و حدود دو قرن پس از نزول قرآن کریم باز میگردد. بر اساس این، کاربردهای قرآن را نمیتوان با این پیوند متاخر فهم کرد و ارتباط برقرارشده را به نظام معنایی قرآن کریم نسبت داد.
The Qur'anic root ‘" ا-ن-ث "( Female) and its Derivatives have an important
effect on the semantic Meaning of the Sexual Attitude in the Holy Qur'an
and therefore, exploring its meaning can be important and useful in solving
gender issues.
In the lexical and interpretive sources, there is a kind of semantic connection
between female and weakness because they consider the Qur'anic root " - ا-ن
ثas a unit root. It is sometimes explicitly spoken and often implied. In the
present study, it is attempted to applying historical semantics, especially
recognition of the process of meaning construction and the typology of
meaning construction to investigate the relationship between female gender
and weakness by study the root and then evaluating the justification of this
relationship.
The result of the research is that the connection between these two meanings
is the result of an ancient verbal sharing in the Semitic and the history of
knowing the two meanings are related in terms of spiritual communion is
related to the Islamic period and about two centuries after the Holy Quran
was revealed. On this basis, its Quranic applications cannot be understood
with this later link and the established communication cannot attribute to the
meaning system of the Holy Qur'an.
خلاصه ماشینی:
رابطۀ بين مادينگی و برخی معانی ارزشی با محوريت «سستی» در فرهنگ عربی پيشينهای دراز دارد و اين پژوهش بر آن است تا ريشههای اين نگرش به جنس مؤنث بر پايۀ بازخوانی تاريخ واژگان در فضای عربی و سپس مقايسۀ آن با زبانهای وابسته، مطالعه و زمان ساخت آنها نشان داده شود.
همزادهای اُنثَی در زبانهای مختلف سامی از اين قرارند: زيرشاخه شمالی حاشيهای: اکدی /aššatu/: زن، همسر مادينه (Black, 2000, p.
32) در کنار معنای غالب مادينگی، بهطور محدود در زبانهای سامی، اين ريشه به معنای لطيف / ضعيف نيز ديده میشود؛ مانند: اکدی /anšu, enšu(m)/: ضعيف؛ /enēšu/: ضعيف بودن / شدن (Black, 2000, pp.
به نظر میرسد باید رجوع ماده «أ ن ث» و همزادهای آن در زبانهای سامی، به مادۀ سامی باستان /*ʔNṮ/ به معنای «ضعيف / لطيف بودن» باشد.
اکنون با بازگشت به زيرشاخۀ سامی، بايد گفت واژههای برآمده از ريشۀ ثنايی /NṮ/ در عربی و ديگر زبانهای سامی بهطور گسترده یافت میشود؛ ازجمله در عربی: «نَثًّ» (با مکررشدن همخوان دوم): تراويد، عرق کرد | فاش کرد؛ در معنای اخير با «نَشَّ» به همان معنا مقايسهپذیر است.
گفتنی است همزادهای همين واژه تاميلی در ديگر زبانهای دراويدی گاه معنای «تراويدن» و گاه معنای «متولدشدن» دارند (Dolgopolsky, 2008, No. 264; Burrow & Emeneau, 1984, pp.
در اين باره نخست، رابطۀ بين معانی لطيف و ضعيف از منظر گونهشناسی، بررسی و سپس دربارۀ رابطۀ اين دو معنا با مادينگی بحث میشود.
362)؛ همزادهای آن در هلندی wekelijk: نرم، نازک، ضعيف > زنصفت (Van Wely, 1965, p.
Costaz, Louis, Dictionnaire syriaque-français/ Syriaque-English Dictionary, Beirut, Dar el-Machreq, 3nd ed.