چکیده:
تحقیق حاضر بحثی است قرآنی در رابطه با موارد و یا به تعبیر دیگر علل و عوامل تکفیر و آمرزش گناهان انسان در قرآن که در حدود 13 مورد در قرآن خداوند متعال از گناه بنده اش چشم پوشی نموده و او را مورد عفو و بخشش قرار میدهد و یابه عبارت دیگر قلم عفو بر جرائم اعمال بنده اش میکشد، که این موارد عبارت است از:
صدقه دادن در راه خداوند،اعم از صدقۀ علنی و صدقۀ پنهانی، که هریک به نوبۀ خود جایکاه، اجر و پاداش خاص خودش را دارد.
تحمل رنجها، مشقتها، مهاجرتها و جهاد فی سبیل الله، یعنی کسانی که بر اثر جنگ و درگیری با دشمنان اسلام از دیار وکاشانۀ شان اخراج شدند و یا مهاجرت نمودند و در راه خداند جنگیدند و شهید شدند.
کسانی که از گناهان کبیره اجتناب نمودند.4. کسانی که اوامر الهی را اطاعت نمودند.5. اهل کتابی که به اسلام ایمان آوردند و تقوای الهی را پیشۀ خود نمودند.6. مسلمانانی که تقوی و پرهیز کاری نمودند.7. کسانی که به خداوند ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادند.8. کسانی که پیامبر و آنچه که پیامبر آورده تصدیق نمودند و به قیامت ایمان آوردند.9. کسانی که به قرآن کریم ایمان آوردند.10. کسانی که در روز فتح مبین یعنی فتح مکه در کنار پیامبر بودند مورد تفضل الهی قرار گرفتند و مورد آمرزش و بخشش الهی واقع شدند.11. کسانی که اعمال صالح انجام دهند.12. کسانی که در مورد زنان در رابطه با طلاق و عدّۀ طلاق و سایر امور نسبت به زنان تقوای الهی را پیش گرفتند و از اذیت و آزار زنان خود داری نمودند.13. و بالأخره کسانی که توبۀ نصوح یعنی توبۀ خالصانه و بدون برگشت به گناه، نمودند، مورد تکفیر،چشم پوشی از گناه و در حقیقت مورد آمرزش و غفران الهی قرار میگیرند.
خلاصه ماشینی:
اولین مورد از مواردی که باعث می شود خداوند تمام و یا برخی از گناهان بندگانش را مورد عفو و آمرزش قرار دهد و یا به تعبیر دیگر گناهان را محو نماید؛ در جایی است که انسان مقداری از اموالش را در راه خدا و برای رضایی پروردگار جهان به فقرا و مستمندان اعطا نماید، چنانچه از فرازی ازآیۀ فوق یعنی جملۀ" و یکفر عنکم من سیئاتکم " استفاده می شود که انفاق در راه خدا در آمرزش گناهان اثر عمیق دارد زیرا بعد از دستور انفاق در این جمله می فرماید:" و گناهان شما را می پوشاند".
اما در اینکه معیار فرق و امتیاز گناهان کبیره از صغیره در چیست ؟ بین دانشمندان اختلاف هست ، برخی معتقدند که کناه کبیره آندسته از معاصی هست که خداوند برای مرتکبین آنها در آخرت وعدٔە عذاب داده و در دنیا نیز برای کسانی که مرتکب چنین گناهی شوند حد تعیین نموده ، این قول از سعیدبن جبیر و مجاهد روایت شده .
(طباطبایی ،المیزان فی تفسیر القرآن، قم ،ناشر: دفتر انتشارات اسلامی جامعه ی مدرسین حوزه علمیه قم ،سال چاپ : ۱۴۱۷ ق،چاپ : پنجم ج۱۹، ص: ۳۱۷) صاحب تفسیر مخزن العرفان می گوید: چنانچه مشاهده می شود در این آیات سه مرتبه اشاره بتقوی شده که اهمیت امر طلاق و مراعات حدود آن را می رساند، و شاید اشاره به مبغوضیت طلاق دارد و اینکه برای شخص مؤمن با تقوی سزاوار نیست در جایی که فاحشه ای از زن بروز ننموده همسر خود را مخصوصا اگر مادر اطفال وی باشد طلاق دهد و نیز برای مرد با ایمان و تقوی لازم است در جایی که مجبور بطلاق گردید به اینکه یا خود زن خواهش طلاق نماید یا فاحشه ای از او پدید گردد که شوهر مجبور گردد بطلاق اگر شوهر حتی در چنین مواردی مراعات حقوق زن را بنماید برای وی اجر بزرگ است .