چکیده:
مثلها یکی از گونههای ادبیات عامهاند که همواره بستری مناسب برای بازتاب احساسات، اندیشهها، باورها، آرمانها، آرزوها و خلق و خوی جوامع انسانی بودهاند. یکی از ویژگیهای مهم مثلها، جنبۀ اندرزی آنهاست. قوم سرخی، یکی از اقوام کهن ایرانی است که در جنوب غرب شیراز و در منطقۀ کوهمرهسرخی سکونت دارند. این قوم به گویش سرخی سخن میگویند و از ادبیات شفاهی غنی برخوردارند. مثل، یکی از گونههای بسیار پرکاربرد در گفتوگوهای مردم این دیار است. نگارنده، نخست با روش میدانی و با بهرهگیری از افراد کهنسال در روستاهای مختلف این منطقه، به گردآوری چهار صد و شصت و سه مثل که دویست و هشتاد مورد از آنها جنبۀ تعلیمی دارند، پرداخته و سپس با استفاده از منابع کتابخانهای و با رویکرد توصیفی-تحلیلی، جنبههای اندرزی آنها را بررسی و تحلیل کرده است. اهمیت و ضرورت این پژوهش در حفظ بخش مهمی از ادبیات عامیانۀ این منطقه است که در آستانۀ نابودی قرار دارد. یافتههای پژوهش نشاندهندۀ کثرت و گوناگونی مفاهیم اندرزی در مثلهای قوم سرخی است. بیش از نیمی از مثلهای این منطقه، دربرگیرندۀ پند و اندرز است. توصیه به رعایت فضیلتهای اخلاقی و دوری از رذیلتهای اخلاقی، کار، ازدواج و تربیت فرزندان، بخش اعظم این مفاهیم را دربرمیگیرد. مفاهیم اندرزی این مثلها در هشت مقوله دستهبندی شده است: آموزههایی دربارۀ فضیلتهای اخلاقی، آموزههایی دربارۀ رذیلتهای اخلاقی، آموزههایی دربارۀ دوست، دشمن و همنشین، آموزههایی دربارۀ معیشت و طلب روزی، آموزههایی دربارۀ توصیه به کار، تدبیر در کارها، سپردن کار به کاردان، آموزههایی دربارۀ ازدواج، آموزههایی دربارۀ تربیت و دیگر مسایل فرزندان و آموزههایی دربارۀ هشیاری در شناخت افراد جامعه.
Parables are one of the types of popular literature that have always been a suitable platform for reflecting the feelings, thoughts, beliefs, ideals, wishes and mood of human societies. One of the important features of parables is their instructive aspect. The Sorkhi tribe is one of the ancient Iranian tribes that live in the southwest of Shiraz and in the Kohmarreh-Sarkhi region. These people speak the Sorkhi dialect and have a rich oral literature. For example, it is one of the most widely used types in the conversations of the people of this country. The author first collected four hundred and sixty-three proverbs, two hundred and eighty of which have an educational aspect, using the field method and using old people in different villages of this region. Using library resources and with a descriptive-analytical approach, he has examined and analyzed their instructional aspects. The findings of the research show many and diverse concepts of advice in the parables of the Red people. The instructional concepts of these parables are classified into eight categories: teachings about moral virtues, teachings about moral vices, teachings about friends, enemies, and neighbors, and mixtures about livelihood. and asking for a living, teachings about advice to work, planning in work, entrusting work to assistants, teachings about marriage, teachings about raising children and other issues, and teachings about awareness in knowing people in the society.
خلاصه ماشینی:
نگارنده ، نخست با روش ميداني و با بهره گيري از افراد کهن سال در روستاهاي مختلف اين منطقه ، به گردآوري چهار صد و شصت و سه مثل که دويست و هشتاد مورد از آن ها جنبۀ تعليمي دارند، پرداخته و سپس با استفاده از منابع کتابخانه اي و با رويکرد توصيفي -تحليلي ، جنبه هاي اندرزي آن ها را بررسي و تحليل کرده است .
مفاهيم اندرزي اين مثل ها در هشت مقوله دسته بندي شده است : آموزه هايي دربارٔە فضيلت هاي اخلاقي ، آموزه هايي دربارٔە رذيلت هاي اخلاقي ، آموزه هايي دربارٔە دوست ، دشمن و هم نشين ، آموزه هايي دربارٔە معيشت و طلب روزي ، آموزه هايي دربارٔە توصيه به کار، تدبير در کارها، سپردن کار به کاردان ، آموزه - هايي دربارٔە ازدواج ، آموزه هايي دربارٔە تربيت و ديگر مسايل فرزندان و آموزه هايي دربارٔە هشياري در شناخت افراد جامعه .
com Examining the aspects of advices in the illustrations of Kohmarreh Sorkhi region 1 Azim Jabbareh Naserou Abstract Parables are one of the types of popular literature that have always been a suitable platform for reflecting the feelings, thoughts, beliefs, ideals, wishes and mood of human societies.
پورنامداريان ، ۱۳۶۸: ۱۱۱-۱۱۴؛ حاجيان نژاد، ۱۳۹۹: ۱۲۲؛ جعفري قنواتي، ۱۳۹۴: ۳۳۵؛ دهخدا، ۱۳۶۳: ذيل «مثل »؛ شريفي، ۱۳۹۵: ۵۹۱؛ معين الديني، ۱۳۸۱: ۱۶).
کاربرد: اين مثل در گويش مردم اين ديار بسيار پرکاربرد و اثرگذار است و در نکوهش افراد بسيار تنبل به کار ميرود.