چکیده:
با پرتاب اولین قمر مصنوعی به فضا و استقرار نخستین ماهواره در مدار زمین، مساله محدوده و گستره حاکمیت کشورها در حریم هوایی و فضای ماوراء جو به یکی از چالشهای مهم حقوقی تبدیل شد. با شروع عصر فضا مجادله و چالش بر سر تعیین مرز میان حریم هوایی که حاکمیت مطلق دولتها در آن جاری است، و قلمرو فضایی که ادعای حق حاکمیت برآن ممنوع گردیده آغاز شد. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که چه نظرات و رویههایی درخصوص قلمرو فضای ماوراء جو وجود دارد؟ عدم تحدید حدود فضا چه چالشهایی بر امنیت ملی و حاکمیت دولتها ایجاد میکند؟ نتایج تحقیق که با روش تحلیلی- توصیفی انجام شده نشان میدهد عدم تعیین مرز میان هوا و فضای ماوراء چالشهای متعددی همچون ایجاد ابهام در تعیین مسئولیت دولتها در حریم هوایی و قلمرو فضایی، محرومیت کشورهای درحال توسعه را از حق دسترسی آزاد به فضا، مجادله برسر حق عبور بی ضرر در قلمرو هوایی، بحث حق دفاع از خود در مقابل پایش زمینی و سنجشی ماهوارههای نظامی و استقرار تسلیحات فضاپایه در ارتفاعات زیرمداری را مطرح سازد. محقق در این پژوهش با احصاء این چالشها، رهیافتهای مناسبی را برای ارتقا امنیت ملی پیشنهاد نموده است.
With the launch of the first artificial satellite into outer space and the deployment of the first satellite in Earth’ orbit, the issue of the extent of sovereignty in the atmosphere and outer space has become one of the major legal challenges. Since the beginning of the space age, legal disputes begin over the delimitation of the airspace over which the absolute sovereignty of states is established, and Outer space domain, in which has not subject to national appropriation or claim of sovereignty accepted. This research seeks to answer the question of which Theories and thoughts exist on the realm of outer space, and what are its challenges to national security and state sovereignty? The results of this descriptive-analytical research show that the lack of delineation of the boundary between airspace and outer space poses numerous challenges such as: uncertainty in the states’ responsibility in airspace and outer space, deprivation of developing countries to outer space free access, ambiguity in self-defense against the deployment of military and ground monitoring satellites, and deployment of weapons in outer space sub-orbital altitudes. To address these challenges, the researcher has suggested appropriate approaches.
خلاصه ماشینی:
اين پـژوهش بـه دنبـال پاسخ به اين پرسش ها است که چه نظرات و رويه هايي درخصوص قلمرو فضاي مـاوراء جـو وجـود دارد؟ عدم تحديد حدود فضا چه چالش هايي بر امنيت ملي و حاکميت دولت ها ايجاد مي کند؟ نتايج تحقيق که بـا روش تحليلي - توصيفي انجام شده نشان مي دهد عدم تعيين مرز ميان هوا و فضاي ماوراء جو چـالش هـاي متعددي همچون ايجاد ابهام در تعيين مسئوليت دولـت هـا در حـريم هـوايي و قلمـرو فضـايي، محروميـت کشورهاي درحال توسعه از حق دسترسي آزاد به فضا، مجادله برسر حق عبور بي ضـرر در قلمـرو هـوايي ، بحث حق دفاع از خود در مقابل پايش زميني و سنجشي ماهواره هاي نظامي و اسـتقرار تسـليحات فضـاپايه در ارتفاعات زيرمداري را مطرح سازد.
از اين رو، هدف اساسـي ايـن پژوهش در گام اول ؛ بررسي و تبيين نظريات علمي و رويه عملي دولت ها اسـت و در گـام دوم ؛ شناسـايي چالش هاي ناشي از عدم تعيين مرز ميان هوا و فضا براي حاکميت و امنيت ملي دولت ها معطوف ميشود.
تحديدحدود فضا در نظريات و دکترين باتوجه به ويژگيهاي فيزيکي که ميان هـوا و فضـا وجـود دارد، نظـرات متفـاوتي ازسـوي دانشـمندان به منظور تعيين مرز و تحديدحدود ارائه گرديده است که در ادامه به برخي از اين نظرات اشاره ميشود: ١-٣ نظريۀ تحديدحدود براساس مفهوم «اتمسفر»: ايـن نظريـۀ پروازهـاي فضـايي را از ارتفـاع ٢٠٠ کيلومتري به بالا امکان پذير ميداند؛ زيرا در اين ارتفاع ذرات هوا به قدري گسسته هستند که مـيتـوان آن را شبيه فضاي ماوراء جو تصور کرد.