چکیده:
نوشتار حاضر به بررسی تاریخی جایگاه و نقش حکومتهای مغرب دوران میانه در ایجاد و کنترل نظام آبیاری در اقتصاد کشاورزی میپردازد. به نظر میرسد در مغرب قرون میانه یک سیاست آگاهانه برای توسعه کشاورزی از طریق توسعه شبکههای آبیاری و فنآوریهای جدید آب وجود داشته است. پرسش اصلی ما این است که جایگاه و نقش حکومتهای مغرب در آبرسانی و ایجاد شبکههای آبیاری برای زمینهای کشاورزی در دوران تاریخی مورد نظر چگونه بوده است؟ مدعا و پاسخ آغازین ایناست که «دولتهای مغرب قرون میانه در مجموع در ایجاد شبکههای آبرسانی برای زمینهای کشاورزی از طریق ایجاد سازه های عظیم آبیاری نقش بهسزایی داشته اند». آنچه در نهایت مبتنی بر روش مطالعه تطبیقیتاریخی و ملهم از چارچوب مفهومی ویتفوگل، بدان دست یافتیم این است که شیوههای کشاورزی مغرب قرون میانه نتیجه یک سیاست آگاهانه در حوزههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بوده است، سیاستهایی که تمایل به تشویق روندهای توسعه زمین های قابلکشت داشتند. افزایش آبیاری و کنترل آب های سطحی از طریق ایجاد سازههایخاکی و سنگی، افزایش تسلط حکومتها بر سیستمهای آبیاری و تولیت ایشان بر ساخت و نگهداری اینسیستمها و درنتیجه احیاء و توسعه زمینهای زراعی و افزایش چشمگیر محصولات کشاورزی به ویژگیهای مهم دوران مورد بحث ما تبدیل شد.
This article, provides a historical study of the position and role of medieval Maghreb governments in establishing and controlling irrigation systems in the agricultural economy. it seems that in the Middle Ages there was a conscious policy for agricultural development through the development of irrigation networks and new water technologies. The main ambiguity and issue we are interested in is what was the position and role of the Maghreb governments in supplying water and establishing irrigation networks for agricultural lands in the historical period we are considering? Our initial claim is that "medieval Maghreb governments as a whole have played a significant role in establishing water supply networks for agricultural land through the construction of massive irrigation structures. What we ultimately achieved is that medieval Maghreb farming seems to have been the result of a conscious policy in the political, social and economic spheres, Who wanted to encourage the development of arable land. growth irrigation and control of surface water by creating earthen and rock structures, increase government control over irrigation systems and their responsibility for the construction and maintenance of these systems and thus the revitalization and development of arable land and a significant increase in agricultural products in particular, Became important moments of our discussion.
خلاصه ماشینی:
(سراج و یوسفی فر تابستان و پاییز ١٣٩٦: ٧٩-١١٠) در بررسی نظام آبیاری سرزمین مغرب (که شامل سرزمین های حدفاصـل غـرب مصـر تـا مراکش می شود) و نحوه عملکرد دولت در این زمینه و نیز ویژگی صورت بندی های اقتصادی و اجتماعی جامعه انسانی ساکن در مغرب در دوره میانه اسلامی (قرون چهارم تا دهم هجری )، به مسأله مالکیت آب و مسئولیت دولت در ایجاد شبکه های آبرسانی برای زمین های کشاورزی کم تر توجه شده است .
پاسخ آغازین ما که با داده کاوی و روش تطبیقی -تاریخی بین مناطق مختلف مغرب سنجیده می شود این است که دولتهای مغرب قرون میانه در مجموع در ایجاد شبکه های آبرسانی برای زمین های کشاورزی از طریق ایجاد سازه های عظیم آبیـاری نقش به سزایی داشته اند و با اتخاذ یک سیاست آگاهانه در مدیریت آب و کمک به کشاورزان و باغداران موجب توسعه نظام کشاورزی و تنوع محصولات زراعی گردیدند.
(کاتب مراکشی ١٩٨٥م : ١٤٠) حفر شبکه هـای عظـیم قنـات - ظـاهرا فنـاوری بـود کـه از شـرق و به خصوص ایران به شمال آفریقا راه یافته بود- نیز یکی دیگر از روش هایی بود که دولت های این منطقه در دوره میانه برای تامین آب کشاورزی و باغداری بدان اقدام می نمودند.