چکیده:
از زمان نزول قرآن، تفسیر آیات آن نیز مطرح بوده است. بدیهی است که در طول تاریخ، تفسیر دچار تغییر و تحولاتی شده است. یکی از این آیات، آیه ی 138 بقره میباشد که به «صبغه الله» معروف است. در این آیه ی شریفه، به صبغه و رنگ الهی اشاره شده است. اینکه به راستی صبغه و رنگ الله به چه صورت میباشد؟ مراد و مفهوم آن چیست؟ و مفسران فریقین، بسته به گرایش خود آن را چگونه معنا نموده اند؟
در این پژوهش به روش تحلیل محتوا به تجزیه و تحلیل آراء تفسیری پرداخته شده و نتایج سیر تطور آراء نشان میدهد که ابتدا در تفاسیر نخستین با ذکر جریان غسل معمودیه ی مسیحیان، صبغه را به «اسلام» معنا نموده، سپس در تفاسیر ماثور اهل سنت، به «اسلام»، «فطرت»، «سنن از جمله ختنه» و «تقوی الهی» اشاره شده و در تفاسیر ماثور شیعیان به «اسلام» و «تزئین مومنین به ولایت امام در عالم میثاق» ترجمه و معنا شده است. آن گاه در تفاسیر قرن پنجم و ششم با کمک استدلال ها و تحلیل های عقلی و ادبی با اشاره به اقوال مختلف، صبغه را فطرت یا تطهیر به واسطه ی ایمان به اسلام میدانند. سپس در قرون میانه مفسران عارفی مثل ابن عربی، صبغه را باطن و حقیقت مذهب دانسته اند. در قرون معاصر در کنار نقل قول از گذشتگان، تحلیل های اجتهادی یا عقلی با رویکرد عصری مورد توجه قرار گرفت و به پیام های آیه، مانند ترک اختلاف نژادی و قبیله ای، دعوت به عدالت و برادری، اشاره می گردد. البته هر کدام از معانی گفته شده می تواند صحیح باشد، ولی به نظر میرسد که «رنگ بیرنگی الله» که همان «دین اسلام» و به دنبال آن «ولایت امام» به عنوان مصداق کامل را میتوان به عنوان بهترین و کامل ترین معنا برای «صبغه الله» انتخاب نمود.
Since the time of the revelation of the holy Quran, the interpretation of its verses has been discussed as well. It is natural that throughout history, interpretation of the verses has undergone changes and transformations. One of these verses is verse 138 of Surah Al-Baqarah, which is known as “the Sibgha of Allah” (“the Dye of Allah"). In this noble verse, reference is made to divine dye and color. The question is how the dye and color of Allah truly is. What is its meaning and concept? And how have interpreters from different eras interpreted it based on their inclinations and orientations? In this study, the method of content analysis was used to analyze interpretive comments, and the results of examining the historical evolution of comments show that initially, in the earliest interpretations, by mentioning the baptismal rite of Christians, the dye was interpreted as “Islam.” Then, in the narrated interpretations of Sunni scholars, it was translated and interpreted as “Islam,” “nature,” “traditions including circumcision,” and “divine piety.” Moreover, in the narrated interpretations of Shi'a scholars, it was translated and interpreted as "Islam" and "adorning the believers with the guardianship of the Imam in the world of covenant." Then, in the interpretations of the fifth and sixth centuries, with the help of reasoning and intellectual and literary analysis, and by referring to various statements, the dye was understood as “nature” or “purification” through faith in Islam. Later on, in the medieval period, mystical interpreters like Ibn Arabi considered the dye as the inner and true essence of religion. In contemporary times, along with quotations from the past, jurisprudential or intellectual analyses with a modern approach have been considered, and the messages of the verse, such as rejecting racial and tribal differences as well as calling for justice and brotherhood are emphasized. It is worth mentioning that each of the mentioned meanings can be correct, but it seems that the “colorless color of Allah,” which is the “religion of Islam” and, consequently, the “guardianship of the Imam” as a complete example, can be chosen as the best and most comprehensive interpretation of “the dye of Allah.”
خلاصه ماشینی:
اينکه به راستي صبغه و رنگ الله به چه صورت ميباشد؟ مراد و مفهوم آن چيست ؟ و مفسران فريقين ، بسته به گرايش خود آن را چگونه معنا نموده اند؟ در اين پژوهش به روش تحليل محتوا به تجزيه و تحليل آراء تفسيري پرداخته شده و نتايج سير تطور آراء نشان ميدهد که ابتدا در تفاسير نخستين با ذکر جريان غسل معموديه ي مسيحيان ، صبغه را به «اسلام » معنا نموده ، سپس در تفاسير مأثور اهل سنت ، به «اسلام »، «فطرت »، «سنن از جمله ختنه » و «تقوي الهي» اشاره شده و در تفاسير مأثور شيعيان به «اسلام » و «تزئين مؤمنين به ولايت امام در عالم ميثاق » ترجمه و معنا شده است .
درباره ي علت مفتوح بودن «صِبْغه » (عامل نصب ) در «صبغه الله » چند ديدگاه مطرح ميباشد: برخي علت آن را معطوف شدن به آيه ي «قولوا آمنا» (بقره /١٣٦) و عامل نصب را همان «آمنا بالله » ميدانند (دعاس ، حميدان ، قاسم ، ١٤٢٥ق :٥٨/١؛ زمخشري، ١٤٠٧ق :١٩٦/١؛ فخررازي، ١٤٢٠ق :٨٧/٤) و برخي ديگر، عامل نصب را بدل تفسيري بودن آن براي «ملۀ ابرهيم » (بقره /١٣٥) ميدانند: «يعني بر ما لازم است رنگ آميزي خدا را بپذيريم و خدا را به واسطه ي پيروي از ملت ابراهيم ، عبادت نماييم «بل اتبعوا ملۀ ابراهيم حنيفا» (طبرسي، ١٣٧٢ش : ٤٠٧/١؛ و ابوالفتوح رازي، ١٤٠٨ق : ١٨٩/٢).
١-١٠-٣- ديدگاه سوم : تفاسير با رويکرد شيعي در اين دسته ، علماي شيعه به شرح آيه مطابق با روايات منقول از امامان معصوم (ع ) و با کمک تحليل هاي عقلي ميپردازند و در تفسير آيه با اشاره به حديثي از امام صادق (ع )، صبغه الله را دين و فطرت الهي و مصداق اتم آن را ولايت اهل بيت (ع ) در عالم ذر ميدانند.