چکیده:
ابن عربی و آیت الله خمینی باطن را اصل و موطن معنوی انسان میدانند که رسیدن به مقصود غایی از طریق کشف معنای غایی حاصل میشود. از نظر فرانکل، انسان پیوسته در پی متعالی ساختن حقیقت وجودی خویش میباشد. تحقیق حاضر با هدف بررسی انسان و معنای غایی، از منظر ابنعربی و آیت الله خمینی و معناگرایی از منظر فرانکل، درصدد است با روش توصیفی- تحلیلی وجوه و ساحات باطنی سالک را درکشف این معنا ازاین سه منظر ارائه دهد. یافتههای پژوهش حاکی است: از نظر این سه، انسان با سلوک معرفتی خود قادراست به جامعیت فطری خویش آگاه و ساحت فردی مستعد خود را در حرکت استکمالی تا وصول به حقیقت ارتقاء بخشد. این خود ترسیم رجعت دایرهوار از مبدا تا مقصد حقیقت وجودی انسان است. منظور از سیر و سلوک عارفانهی ابنعربی و آیت الله خمینی در این نوشتار «معنویت» بوده که میتوان آنرا با "معناگرایی" فرانکل، همسو دانست.
خلاصه ماشینی:
انسان و معنای غایی، از منظر محی الدین ابن عربی، آیت الله خمینی و ویکتور فرانکل دکتر سید حسین واعظی دانشیار، گروه الهیات، واحد اصفهان، دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران sh.
تحقیق حاضر با هدف بررسی انسان و معنای غایی، از منظر ابنعربی و آیت الله خمینی و معناگرایی از منظر فرانکل، درصدد است با روش توصیفی- تحلیلی وجوه و ساحات باطنی سالک را درکشف این معنا ازاین سه منظر ارائه دهد.
یافتههای پژوهش حاکی است: از نظر این سه، انسان با سلوک معرفتی خود قادراست به جامعیت فطری خویش آگاه و ساحت فردی مستعد خود را در حرکت استکمالی تا وصول به حقیقت ارتقاء بخشد.
این نوشتار بر آن است که سلوک انسان را از فردیت تا وحدت از طریق معرفت عارفانه ابن عربی و آیت الله خمینی به صورت اجمال ترسیم کرده و معنای این سلوک را در مقایسه با نظر ویکتور فرانکل، روانشناس وجودگرا بررسی نماید.
در حرکت جوهری نفس، انسان مراتب و شئون وجودی خود را بسط و تعالی میبخشد و از صورت دنیایی و طبعی خود در تدبیر مدام به صورتهای دیگر متصل میشود و چنان است که گویی این نفس در بدن و شأن واحد اتفاق میافتد در حالی که چنان نیست.
وجود مطلق ناشناختنی در عرفان ابن عربی و آیت الله خمینی و امر غاییِ متعالی فرانکل وجه مشترک دیگریست که در این خصوص هر سه قائلاند: تنها با مجاهدت نفس و کشف و شهود انفسی و درونی میتوان به حقیقت والا رسید.