چکیده:
ضحاک در شاهنامه با راهنماییهای ابلیس کارویژههای اهریمنی چون کشتن پدر، گوشتخواری، انساناوباری و جهانآشوبی را تحقق میبخشد. این ابلیس در چارچوب تفسیر برونگرایانه از اسطوره با قراینی، مادر ضحاک است. در روایت شاهنامه، کنشهای انسانی او، بازتاب توطئهای خانگی همراه با پسر علیه همسر است. در نمود اساطیری و متون دینی زرتشتی، مادر ضحاک «اودگ» است که با کنشهای ابلیسِ همراه ضحاک در شاهنامه همخوان است. به لحاظ تاریخِ اجتماعی نیز حکومت ضحاک بازتاب حکومتهای مادرسالاری است که قدرت در دستان مادر است. در این قبایل، مادر (ابلیس) شاه کهن (مرداس) را به کمک شاه جوان (ضحاک) میکشد و برای باروری زمین کشاورزی خون او را بر زمین میریزد (کشته شدن مرداس در بوستان). به لحاظ تاریخی نیز طبق نظر قاطبة محققان ضحاک یادآور هجوم اقوام غربی ایران است. گویا حکومت ضحاک و ابلیس (مادرش) بازتاب یکی از هجومهای گستردة اقوام غربی به مرزهای ایران است که از مرزهای باختری تا بلخ امتداد داشتهاست. داستان ضحاک در شاهنامه به نوعی بازتاب دهندة هجمة ملکه سمیرامیس در دوران حکومت پسرش است که با کشتن یا برکناری همسرش محقق شدهاست. در این مقاله تلاش بر این است که مشروحاً و با روش تحلیلی-تطبیقی چهرة مادر ضحاک نمایان گردد.
Zahak in the Shahnameh is an evil character who has produced one of the worst historical-mythical periods. In the Shahnameh, with the guidance of Iblis, he kills his father, carnivores, slaughters and destroys the world. The character of Iblis, with an extroverted interpretation of the myth, with the signs that it is, must be the mother of Zahak. In Shahnameh's account of human actions, he reflects a family plot with his son Zahak against his wife Mardas. In the mythical depiction of the mother of Zahak in the religious epistle Oudg, whose actions in Zoroastrian texts correspond to those of Iblis in the Shahnameh narrative. In the depiction of social history, the Zakah government system is a matriarchal system. In the ancient tribal mother-mother (the devil), the cultivation of the land was flourished by killing the old king (Mardas) and spilling his blood on agricultural fields (killing Mardas in the garden) and marrying a young hero (Zahak). On the historical front, Zahak is also reminiscent of the Western invasion of Iran. One example of a widespread Western invasion of Iran in the Western chronicles is the invasion of the kingdom of Nineus and Nineas with the mighty Queen Samiramis. There are many similarities between the actions of Samiramis and Ninias or Ninius with Iblis (Zahak's mother) and Zahak, which indicates the presence of the powerful female element in Zahak's court.
خلاصه ماشینی:
از طرف دیگر اسطوره ها، پنداشت های مشترک انسـان هـا در دورانـی معین ، دربارة هستی و گیتی ، انسان ، خویش و بیگانه و آفاق و انفس است که به شـکل داسـتان باز گو شده و شخصّیت اساطیری چیزی یا کسی است که با پالوده شـدن از صـفات فـردی و شکل گرفتن در بطـن ناخودآگـاه ذهـن همگـانی ، بـه صـورت نمودگـار خویشـکاری آیینـی محسوب می شود (سرکاراتی ١٣٨٥: ٩٥) که در اساطیری مثل شاهنامه بازتاب پیدا کرده اسـت .
کهریزی (١٤٠٠) نیز در بخشی از اثر نوطبع جنبه های توتمیک و آیینی ضحاک و پدرش مورد را تحلیل و بررسی کـرده اسـت ، اما در باب مادر ضحاک که موضوع اصلی این پژوهش است ، جز مطالب پراکنـده کـه آن هـم مربوط به متون دینی است و نه شاهنامه ، چندان مطلبی در دست نیست .
جالب اینکه در شاهنامه به جهـــی بـــودن مـــادر ضـــحاک بـــا زبـــانی بســـیار عفیفانـــه اشـــارت رفتـــه اســـت : مگر در نهانش سخن دیگر است پژوهنـده را راز بـا مـادر اسـت (١٣٨٦ ج١: ٤٨) این نکته نیز که در بندهش نژاد مـادر ضـحاک بـه ابلـیس مـی رسـد ٢، مـی توانـد از دیگـر بازنمودهای مادر او در لباس ابلیس باشد.
(٤٣٧-٤٣٣ :١٩٧١ ,Frazer) در داسـتان ضـحاک نیـز اگـر کارویژه های ابلیس به مادر ضحاک محول شود، یک نظام کاملاً مادرسالار با فضای اسطوره ای - تاریخی بازتاب دارد.
در ساحت اسطوره ای مادر ضحاک در متون دینی را می توان «اودگ » دانست که بسـیاری از کارویژه های او در اساطیر به انحای گوناگون در روایت شاهنامه بازتاب پیدا کرده اسـت .