چکیده:
هدف این مقاله روشن ساختن ابعاد روشی برای بهره برداری از تقسیم دورههای هفت ساله در جایگاه مقاطع تحصیلی است برای این منظور با استفاده از روش تحلیلی سه دسته روش از یکدیگر متمایز و معرفی شدند که شامل روشهای متن محور (اشارات تکمیلی تقسیم مراحل و سایر شواهد دینی)، روشهای زاینده (مقایسه ساحتهای دو طرف تشابه، روش استنطاق و روش تعیین کلیات و آزادی در جزئیات) و روشهای تطبیقی ( انطباق جویی و مقایسه با اندیشههای متفکران مسلمان و غیرمسلمان و استفاده از آن) هستند. هر گروه از این روشها به ترتیب به نیاز به اطمینان از اصالت دینی تقسیم مراحل آموزشی، نیاز به پاسخگویی در ابهامات و اقتضائات مربوط به شرایط و نیاز به گفتوگو و تعامل با اندیشههای نوپدید پاسخ میدهند. بررسی این روشها نشان میدهد گزارههای تقسیم هفت ساله دارای قابلیت و ظرفیت قرار گرفتن در جایگاه مقاطع تحصیلی را داشته و مواضع دین اسلام درباره سن استعدادیابی، زمان آموزش احکام فراسنی، جایگاه قرآن و شیوه آموزش همراه با عمل و غیرانتزاعی دوره دبیرستان را پشتیبانی می کنند.
The purpose of this article is to clarify the dimensions of a method for exploiting the division of seven-year courses in the position of degrees. For this purpose, three categories of methods were distinguished and introduced, including citation methods (supplementary allusions of division of steps and other religious evidence), generative methods (comparison of areas of similarity, interrogation method and method of determining generalities and freedom in Details) and methods of connection (adaptation and comparison with the ideas of Muslim and non-Muslim thinkers and its use). Each group of these methods responds to the need to ensure the religious authenticity of the educational process, the need to respond to ambiguities and requirements related to the situation, and the need to update and coordinate with emerging ideas, respectively. Examination of these methods shows that the seven-year division propositions have the ability and capacity to be in the position of educational levels.
خلاصه ماشینی:
دلالت هاي تربيتي ادوار سه گانۀ کودک در متون اسلامي، براي مقطع بندي تحصيلي در نظام رسمي آموزش و پرورش رخساره قصوري درگاهي ١ | طاهره جاويدي کلاته جعفرآبادي ٢| مجتبي الهي خراساني 2 چکيده هدف اين مقاله روشن ساختن ابعاد روشي براي بهره بـرداري از تقسـيم دوره هـاي هفـت سـاله در جايگاه مقاطع تحصيلي است براي اين منظور با استفاده از روش تحليلـي سـه دسـته روش از يکـديگر متمايز و معرفي شدند که شامل روش هاي متن محور (اشارات تکميلي تقسـيم مراحـل و سـاير شـواهد ديني)، روش هاي زاينده (مقايسه ساحت هاي دو طرف تشـابه ، روش اسـتنطاق و روش تعيـين کليـات و آزادي در جزئيات ) و روش هاي تطبيقي ( انطباق جويي و مقايسه بـا انديشـه هـاي متفکـران مسـلمان و غيرمسلمان و استفاده از آن ) هستند.
يافته هاي تحقيق اين پژوهش ، شامل بررسي سه دسته روش متن محور، زاينده و تطبيقي است که در ادامه به هر يک از آنها پرداخته شده است : نشريات علمي دانشگاه جامع امام حسين (عليه السلام ) ٢٤٧ الف – يافته ها بر اساس روش هاي متن محـور: اسـتفاده از اشـارات تکميلـي کـه در روايت هاي مربوط به تقسيم هاي هفت ساله ذکر شـده اسـت ، و نيـز سـاير احـاديثي کـه مربـوط بـه دوره هاي تربيتي هستند و به نحوي ميتوانند در تقسيم هفت ساله ادغام شوند، از جملـه روش هـاي متن محور محسوب ميشوند.