چکیده:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر راهبردهای مدیریت فضای مجازی بر مشارکت سیاسی شهروندان انجام شدهاست. روش پژوهشی توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه شهروندان شهر تبریز در سال 1400 است که تعداد آنها نامشخص بود که براساس فرمول کوکران 384 نفر با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعاتِ شامل یک پرسشنامه محققساخته 51 سوالی برای سنجش راهبردهای استخراج شده و پرسشنامه استاندارد مشارکت سیاسی بودهاست. برای تجزیهوتحلیل دادههای کمّی از آمارهای توصیفی و استنباطی با نرمافزار SPSS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد میزان مشارکت سیاسی 3/8 درصد شهروندان خیلی کم، 4/17 درصد کم، 3/38 درصد متوسط، 4/21 درصد زیاد و 8/14 درصد خیلی زیاد بودهاست. بهطور کلی مشارکت سیاسی شهروندان در حد متوسط است. راهبرد محافظهکارانه و راهبرد تدافعی در مدیریت فضای مجازی تاثیر معکوس بر مشارکت سیاسی شهروندان دارد و راهبرد تهاجمی و راهبرد رقابتی در مدیریت فضای مجازی تاثیر مثبت بر مشارکت سیاسی شهروندان دارند.
This study aims to investigating the effect of cyberspace management strategies on political participation with citizens. The research method was descriptive-correlation. The statistical population of the study included all citizens of Tabriz in 2021. The number of them was unlimited and unknown, which according to Cochran's formula, 384 people were used by simple random sampling method. Data collection tools included a researcher-made questionnaire of 51 researcher-made questions to measure the extracted strategies and the standard questionnaire of political participation Farajzadeh (2014). Descriptive and inferential statistics with SPSS software were used to analyze quantitative data. The results showed that the rate of political participation of 8.3% of citizens was very low, 17.4% low, 38.3% moderate, 21.4% high and 14.8% very high. In general, the political participation of citizens is moderate. And conservative strategy and defensive strategy in cyberspace management have an adverse effect on citizens 'political participation and offensive strategy and competitive strategy in space management have a positive effect on citizens' political participation.
خلاصه ماشینی:
1. Vecchione فضاي مـجازي و شـبکه هاي اجتماعي همچـون تلگـرام ، واتسـاپ ، اينسـتاگرام و غيـره ميتوانند اثرات مثبت و منفي بر گروه هـاي مختلـف اجتمـاعي داشـته باشـند کــه در ايـن راسـتا، استفاده از ظرفيت هاي اين شبکه هاي اجتماعي ميتواند زمينه اي را فراهم کند تا بــا ارايـه اطلاعـات مفيـد و مثبـت در حـوزه سياسـي، دانــش ، شــناخت وآگــاهي سياسـي شهروندان را افزايش داد (احمـدي، ١٣٩٨: ١٦).
ضرورت انجام اين پژوهش از آنجايي نشات ميگيـرد کـه بـا وجـود مزايـاي گسـترده فضـاي مجـازي در مـديريت افکـار عمـومي و تقويـت مشـارکت سياسـي شـهروندان ، در سال هاي اخير شـاهد (بخصـوص اسـفند ١٣٩٨) کـاهش مشـارکت شـروندان در انتخـاب بوده ايم که نشان دهنده کاهش مشارکت سياسي است و در انتخابات هـاي گذشـته همچـون انتخابات سال ١٣٩٦ فضاي مجازي بيشتر در مديريت جناح سياسي خاصي عمل ميکـرد و در سال ١٣٩٨ فضاي مجازي نقش زيادي در جهت دهي سياسي شهروندان نداشت که ايـن امر نشان مي دهد يک راهبرد مشـخص و سـودمند در مـديريت فضـاي مجـازي بـا هـدف تقويت مشارکت سياسي در کشور وجود ندارد؛ يکي از دلايل احتمـالي آن عـدم شناسـايي راهبردهاي مناسب براي مديريتي فضاي مجازي با محوريت مشـارکت سياسـي بـه صـورت علمي و همچنين مشخص نشدن اهميـت آن در مشـارکت سياسـي بـراي مسـئولين باشـد، چنانکه در پيشينه بررسي شده هم محققين ايراني کمتر به بررسي علمـي و ميـداني تحليـل راهبردي مديريت فضاي مجازي باهدف تقويت مشارکت سياسي پرداختـه انـد؛ بـر همـين اساس انجام پژوهش در اين باره ميتواند راهکارهاي عملـي و علمـي در مـديريت فضـاي مجازي با هدف تقويت مشارکت سياسي در ايران ارائه دهد.