چکیده:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ساختاری روابط فرازناشویی بر اساس طرحوارههای شناختی و ناگویی هیجانی با میانجیگری عملکرد خانواده در شهرستان گنبدکاووس انجام شد. روش این پژوهش توصیفی - همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری، متشکل از زنان و مردان متأهل مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهرستان گنبدکاووس در سال ۱۴۰۱ بود که از بین آنها ۲۰۰ نفر از طریق نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس روابط فرازناشویی (ATIS، واتلی، 2008)، پرسشنامه طرحواره یانگ (YSQ، یانگ، 2005)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20، بگبی و همکاران، ۱۹۹۴) و پرسشنامه سنجش عملکرد خانواده مک مستر (FAD-60، اپستاین و همکاران، ۱۹۵۰) بود. جهت تحلیل دادهها، از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج تحلیل مسیر حاکی از برازش مطلوب مدل بود. یافتهها نشان داد، اثر مستقیم هیچیک از طرحوارههای شناختی بر روابط فرازناشویی معنادار نبود؛ اما طرحواره دیگر جهتمندی با میانجیگری عملکرد خانواده بر روابط فرازناشویی اثر غیرمستقیم و معنیداری داشت (01/0>P). ناگویی هیجانی، هم به طور مستقیم و هم غیرمستقیم اثر معنیدار بر روابط فرازناشویی داشت (01/0>P). ابعاد شناسایی احساسات، بیان احساسات و دروننگری با میانجیگری عملکرد خانواده، اثر غیرمستقیم منفی و معنیدار بر روابط فرازناشویی داشت (01/0>P)؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت، طرحوارههای شناختی به طور غیرمستقیم و ناگویی هیجانی، هم به طور مستقیم و هم غیرمستقیم با میانجیگری عملکرد خانواده بر روابط فرازناشویی مؤثر است.
The present study was conducted to provide a structural model of extramarital relationships based on cognitive schemas and alexithymia with the mediation of family function in Gonbad-e Kavus city. The research method was a descriptive correlation of the path analysis type. The statistical population consisted of married men and women who were referred to counseling centers in Gonbadkavus City in 2022, from which 200 people were selected through available sampling. The research tools include the Attitudes Toward Infidelity Scale (ATIS) (Whatley, 2008), the Young Schematic Questionnaire (YSQ) (Yang, 2005), the Toronto Ataxia Scale (TAS-20) (Bagby et al., 1994) and the McMaster Family Assessment Device (FAD-60) (Epstein et al., 1950). The results of the path analysis indicated the optimal fit of the model. The results of the path analysis indicated the optimal fit of the model. The findings showed that the direct effect of none of the cognitive schemas on extramarital relationships was insignificant. However, the other orientation schema indirectly and significantly affects extramarital relations by mediating family function (P