چکیده:
حین قراءتنا النصوص الشعریة القدیمة نشعر بأننا نقرأ قصّة أو حکایة لها بدایة ونهایة وقعت حوادثها فی مکان وزمان معیَن. لقد أتت دراسة السّرد وعناصره المتعدّدة منذ قرن لتعالج الإنتاجات الأدبیة من منظار النّقد السّردی، هذا النوع من النقد له أهمیّة ملفتة، لأنه یفتح آفاقا جدیدة بالنّسبة إلی ما نقرأ من القصائد فی العصور الماضیّة. تُعدُّ الدراسة السردیة لوناً من ألوان النقد الأدبی فی البنیة النثریة والشعریة کأداة أساسیة لمعرفة بناء تلک النصوص بشکل أفضل. تهدف هذه الدراسة إلی کشف البنیة السردیة فی الأشعار العربیة لسعدی الشیرازی معتمدة علی المنهج الوصفیّ- التحلیلی. قامت الدراسة بالوصف والتحلیل لقصائد الشاعر العربیة، وذلک بعد ذکر مباحث نظریة وتطرقت إلی أهم عناصر السرد فی أشعار السعدی العربیة کالسارد، والشخصیات، والمکان، والزمان. قد وصلت هذه الدراسة إلی أنّ الشاعر یملک القدرة الکاملة علی السرد القصصی فی أشعاره وهذه التقنیات المستخدمة رفعت شعره العربی بطاقات دلالیة وانفعالات شعوریة لترسیخ أفکار وأقوال الشاعر فی ذهن المتلقی بأحسن شکل ونحو.
هنگامی که قصیدهای از شعر قدیم میخوانیم احساس میکنیم که قصه یا حکایتی در ان است که شروع و پایان و نقطهی عطفی دارد گویا حادثهای در زمان و مکان مشخصی رخ داده است. روایت یکی از کهنترین ویژگیهای شعر در جهان قدیم تا امروز است. یک قرن است که پژوهشهای بررسی الگوهای روایت پا به عرصهی ادبیات گذاشتهاند تا دستاوردهای ادبی را از رویکرد روایی نقد و بررسی کنند. این نوع رویکرد جایگاه ویژهای در عرصهی نقد اثار ادبی دارد. این پژوهش بر ان است که الگوهای روایتگری در اشعار عربی سعدی را بر اساس روش توصیفی - تحلیلی مورد نقد و بررسی قرار دهد. بنابراین نخست به تعریفی مختصر از روایتگری و رای نظریه پردازان این رویکرد پرداخته است سپس عناصر مهمی چون راوی، شخصیات و عنصر مکان و زمان را مورد تحلیل و بررسی قرار داده است. این پژوهش بیانگر این است که سعدی شیرازی خود راوی و خود نیز شخصیت اصلی قصایدش مییاشد؛ و اینکه توجه شاعر بیشتر به موضوعات عاشقانه و بیان احساساتش است. سعدی با به کار بردن انواع عناصر روایت به گیرا بودن قصاید عربیاش بیش از پیش کمک کرده است و این امر باعث انسجام بخشی ان قصاید شده است.
Reviwing the old poetry texts you feel you are dealing with a story or a narration that has a starting point and an ending, and as if its incidents happened in a specific time and place. Studying narration and its varied factors has started for about a century to deal with literary works from a narrative critical point of view. This kind of criticism has its own importance because it opens new visions to what we read from the classic poems of the past times. Narration study is one of the criticism type of studies done on the structure of poetry and prose and a main tool to know the foundation of those texts in a better way. This study tries to investigate the narrative structure in the Arabic poems of Saadi Al-Shirazi using the descriptive analytical approach. Mentioning the theoretical concepts, this study describes and analyses the Arabic poems of this poet and surveys the factors of narration such as narrator, characters, place, and time. It concludes that the poet was capable of narration in his poems and these techniques uplifted his Arabic poems and enriched them with denotatative powers and emotional affections to consolidate the poet's thoughts and sayings in the reader's mind in a perfect way.