چکیده:
موضوع اصلی اقتصاد سیاسی بحث در مورد نوع رابطة میان سپهر عمومی و خصوصی است. سپهر عمومی حوزه سیاست در نظر گرفته میشود که نهاد اصلی حاکم بر آن دولت- ملت است. سپهر خصوصی هم حوزه اقتصاد دانسته میشود که نهاد اصلی حاکم بر آن بدوا بازار ملی و در مراحل بعدی بازار منطقهای، بینالمللی و جهانی است. بر این اساس، امکان ورود به بحث اقتصاد سیاسی ایران زمانی وجود دارد که ابتدا دو نهاد دولت ملی و بازار شکل گرفته باشد تا بتوان در مورد نوع رابطه آنها سخن گفت. در این راستا پژوهش حاضر به دنبال بررسی این مساله اساسی است که نهادهای بازار و دولت ملی چگونه و در چه زمانی در ایران شکل گرفتند؟ در رابطه با تکوین بازار دو نظر وجود دارد. یک نظر معتقد است که بازار به صورت طبیعی از گذشته وجود داشت. و نظر دوم معتقد است که بازار در قرن نوزدهم به عنوان یک نهاد تاسیس شد. این مقاله بر اساس نظر دوم، بر این فرضیه استوار است که نهاد بازار در ایران نه امری طبیعی و دارای ریشة داخلی بلکه در نیمة دوم قرن نوزدهم میلادی، تحت تاثیر عامل خارجی تاسیس گردید. در رابطه با تکوین دولت نیز دو نظر وجود دارد. یک نظر معتقد است که دولت مدرن در واکنش به صنعتی شدن شکل گرفت. و نظر دوم معقتد است که دولت مدرن در واکنش به جنگهای بینالمللی ساخته شد. این مقاله بر اساس نظر دوم، بر این فرض استوار است که این عامل خارجی جنگهای بینالمللی بود که دولت در ایران را ساخت.
The main topic of political economy is discussion about the type of relationship between the public and private spheres. The public spheres refers to the field of politic that it’s main institute is the nation-state. The private spheres refers to the field of economic that it’s main institute is initially the national market And in the next stages, is the regional, international and global market. Based on this, the possibility of entering the discussion of Iran's political economy, there is, when first, two institutions of the national government and the market have been formed, So that we can talk about the type of their relationship. In this regard, this current research seeks to examine this fundamental issue that how and when were the institutions of the market and the national government formed in Iran? And it is based on this hypothesis that the institution of the market in Iran is not a natural thing and has not internal roots, rather, it was established in the second half of the 19th century under the influence of foreign factors. Also, in relation to the state, it is based on this hypothesis that the external factor of international wars was the cause of built the state in Iran.
خلاصه ماشینی:
بر اين اساس ، امکان ورود به بحث اقتصاد سياسي ايران زماني وجود دارد که ابتدا دو نهاد دولت ملي و بازار شکل گرفته باشد تا بتوان در مورد نوع رابطه آن ها سخن گفت .
اين مقاله در چارچوب نظريات فردريش هايک ١ و کارل پولاني ٢ درباره بازار به بررسي بازار در ايران پرداخته است ، تا به اين سوال پاسخ دهد که نظام بازار در ايران به صورت طبيعي وجود داشت يا در لحظه تاريخي خاصي تاسيس شد؟ همچنين در رابطه با دولت ، در چارچوب نظريات چارلز تيلي ٣ و فريد زکريا٤ درباره ريشه تکوين دولت مدرن ، به بررسي دولت مدرن پرداخته شده است تا پاسخي براي اين سوال فراهم آورده شود که دولت مدرن در ايران تحت تاثير چه عاملي تکوين يافت ؟ در اين راستا نويسندگان تاريخ جامعه و سياست ايران در قرن نوزدهم را مورد واکاوي قرار داده اند.
در چارچوب اين دو نظريه بازار، اين مقاله بر اساس نظريه پولاني بر اين فرضيه استوار است که رفتار اقتصادي انسان ايراني در چارچوب اصل اقتصادي خودکفايي و تا حدي اصل بازتوزيع ، بدون انگيزه کسب سود انجام ميشد و تنها با ورود اروپاييان به کشور و تاسيس بازار در نيمۀ قرن نوزدهم بود که ، ايرانيان ، کالا را نه فقط براي معاش بلکه براي فروش نيز توليد کردند و بدين ترتيب نهاد نظام بازار تازه تاسيس در انگليس ، ايران را به خود محلق کرد و انگيزة کسب سود در ذهن انسان ايراني از طريق آموزش به مرور ايجاد شد.