چکیده:
در محیط دانشگاهی، که نخبگان جامعه را دربر میگیرد، احساس امنیت اجتماعی یکی از بنیادیترین اصلهای توسعه و رفاه اجتماعی تلقی میشود؛ زیراکه در صورت عدم احساس امنیت در محیط دانشگاه سرمایههای انسانی کشور قادر نخواهند بود به رسالت اصلی خود عمل نمایند. بنابراین در همین راستا، مقاله حاضر کوشش میکند میزان احساس امنیت اجتماعی دانشجویان را برآورد کرده و تاثیر سرمایههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و دینداری را بر آن مطالعه نماید. تحقیق به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تبریز بود که بالغ بر 13000 نفر بودند. از این تعداد، 384 نفر بر اساس روش نمونهگیری طبقهای متناسب تصادفی (چند مرحلهای) انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود. تحلیل پایایی و روایی متغیرهای پرسشنامه نیز نشان دهنده روایی و پایایی بالا است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که میزان احساس امنیت اجتماعی در بین دانشجویان در سطح متوسط به بالا است. همچنین یافتههای تحقیق نشان داد که میزان احساس امنیت اجتماعی بر حسب جنس و قومیت دانشجویان یکسان بوده، و تفاوت مشاهده شده معنی دار نبوده است. در مجموع، نتایج بدست آمده از مدل معادلات ساختاری نشان داد که متغیرهای سرمایه اجتماعی، دینداری و سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی توانستهاند 12 درصد از تغییرات متغیر احساس امنیت اجتماعی را در بین دانشجویان مورد تبیین قرار دهد. طبق نتایج تحقیق میتوان گفت که احساس امنیت دانشجویان دانشگاه به میزان دینداری، سرمایه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آنها بستگی دارد. با افزایش میزان دینداری دانشجویان، بهبود سرمایه اجتماعی، بالا رفتن سرمایه اقتصادی و ارتقای سرمایه فرهنگی دانشجویان دانشگاه تبریز زمینه را برای تقویت احساس امنیت اجتماعی دانشجویان را فراهم میسازد.
In a university setting that includes the elite of society, sense of social security is considered one of the most fundamental principles of development. because, if they do not sense of security on university setting, the human capital of the country would be unable to fulfill its primary mission. So, in this context, this paper attempts to estimate the sense amount of social security and impact of social capital, economic capital, cultural capital and Religious investigated on sense of social security. the research was conducted through a survey. The statistical population of this study is undergraduate students of Tabriz University that number is a 13,000 people. Of these, 384 were selected randomly based on stratified sampling(Multi-stage). Of these, 384 were selected randomly based on stratified sampling. The data collection tool was a questionnaire. reliability and validity of the questionnaire variables are indicating high and acceptable reliability and validity. findings show that rate of social security sense has a above to moderate levels. also,the findings showed that the amount of social security in terms of gender and ethnicity of students are the same and the difference was not significant. overall, the results from the structural equation model show that variables of social capital, religious and economic capital explained to 12 percent of the variable variance of sense of social security among students.
خلاصه ماشینی:
بنابراين در همين راستا، مقاله حاضر کوشش ميکند ميزان احساس امنيت اجتماعي دانشجويان را برآورد کرده و تأثير سرمايه هاي اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و دينداري را بر آن مطالعه نمايد.
همچنين يافته هاي تحقيق نشان داد که ميزان احساس امنيت اجتماعي بر حسب جنس و قوميت دانشجويان يکسان بوده ، و تفاوت مشاهده شده معني دار نبوده است .
در مجموع ، نتايج بدست آمده از مدل معادلات ساختاري نشان داد که متغيرهاي سرمايه اجتماعي، دينداري و سرمايه اقتصادي و سرمايه فرهنگي توانسته اند ١٢ درصد از تغييرات متغير احساس امنيت اجتماعي را در بين دانشجويان مورد تبيين قرار دهد.
Alsharah,Ahmad, AlazamAlhamad, Al-Sharaah 3.
کوپر٣ (٢٠٠٨) نابرابري امنيتي را ميان برندگان و بازندگان در جامعه مخاطره آميز را با استفاده از چهاچوب نظري بورديو به شيوه کيفي در ميان کارگران در کاليفرنيا بررسي کرده و به اين نتيجه رسيده است که سطح برخورداري از سرمايه اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي، تعيين کننده ميزان احساس امنيت است .
Vornanen, Torronen and Niemela 3.
در مدل ساختاري تدوين شده مهمترين عاملي که تأثير مستقيم آن در بين عوامل ديگر بر ميزان احساس امنيت اجتماعي شايان توجه است ، متغيرهاي دروني سرمايه اقتصادي و بيروني ميزان دينداري تلقي ميشود.
بررسي هاي ويور (٢١٢٠) در آمريکا و کوپر (٢٠٨) نيز نشان داده است که ميان حمايت اجتماعي اطرافيان و سطح برخوداري از سرمايه اقتصادي و ميزان احساس امنيت اجتماعي زنان رابطه ي معناداري وجود دارد.