چکیده:
با تصرف بابل، کوروش و دربار هخامنشی با ساختارهای اقتصاد کشاورزی بابل و میانرودان آشنا و روبرو شدند. این ساختار از یک سو مبتنی بر معابد ثروتمد بابل بود که علاوه بر زمینهای وسیع کشاورزی متعلق به معابد، با اعطای وام و نهادههای کشاورزی به کشاورزان کوچک و بزرگ بابلی نقش مهمی در اقتصاد و کشاورزی بابل ایفا میکردند. در کنار آن خاندانهایی از ثروتمندان بابلی با ایجاد بنگاههای خصوصی اعتباری کشاورزی و وام دادن، بذر، گاوهای کار و زمین به رقابت با معابد بابل میپرداختند. علیرغم ثروت و امکانات فراوان معابد بابل، اما با تسلط هخامنشیان بر بابل، از نقش و قدرت اقتصادی معابد بابل بسیار کاسته شد و در عوض بر نقش و توان اقتصادی بنگاههای کشاورزی بابل، بخصوص دو بنگاه اگیبی و موراشو بسیار افزوده گشت. اما این روند در نهایت متوقف و به ناگاه به فعالیت این بنگاهها در ابتدای دوران زمامداری خشایارشا پایان داده شد. در این پژوهش به واکاوی علل این موضوعات و سیاستهای هخامنشیان در این ارتباط و همچنین به تحلیل نتایج حاصل از این سیاستها پرداخته میشود. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که هخامنشیان جهت تحکیم تسلط و پایههای اقتدار خود در بابل به عمد چنین سیاستی را اجرا نمودهاند. همچنین شواهدی نمایانگر ناکامی این سیاست هخامنشیان در بابل و تاثیر آن بر بروز ناآرامیها و شورشهای بابل در عصر خشایارشا میباشد. این مقاله بر اساس شواهد و مدارک موجود کتابخانهای و به شیوهی پژوهشهای تاریخی و تحلیلی تهیه گردیده است.
With the conquest of Babylon,Cyrus and the Achaemenid court became acquainted with the structures of Babylonian and Mesopotamian agricultural economics.On the one hand,this structure was based on the rich temples of Babylon,which in addition to the vast agricultural lands belonging to the temples,played an important role in the economy and agriculture of Babylon by providing loans and agricultural inputs to small and large Babylonian farmers.In addition, wealthy Babylonian families competed with the temples of Babylon by setting up private agricultural credit enterprises and lending seeds,cattle,and land.Despite the abundance of wealth and facilities of the temples of Babylon,but with the Achaemenid domination of Babylon,the role and economic power of the temples of Babylon was greatly reduced and instead the role and economic power of the agricultural enterprises of Babylon,especially Egibi and Murasu were greatly increased.But this process eventually stopped and the activities of these enterprises were abruptly ended at the beginning of Xerxes'reign.In this research,the causes of these issues and the policies of the Achaemenids in this regard are analyzed and also the results of these policies are analyzed.The results of this study indicate that the Achaemenids deliberately implemented such a policy in order to consolidate their dominance and the foundations of their authority in Babylon.There is also evidence of the failure of this Achaemenid policy in Babylon and its impact on the unrest and revolts of Babylon in the time of Xerxes.This article has been prepared based on the available evidence of the library and historical and analytical research methods.
خلاصه ماشینی:
از سوي ديگر از آن جا که با توسعه ي شاهنشاهي و تصرف سرزمين هاي ديگر، و به جهت تامين بخشي از حقوق و دستمزد سربازان و فرماندهان ارتش هخامنشي، حاکمان هخامنشي، تصميم به تقسيم اراضي در بين سربازان ، افسران و فرماندهان ارتش هخامنشي، يعني تيولداري يا زمينداري نظامي يا خطرو گرفته بودند (گرشويچ ،١٣٨٧ ٢:/ص ٤٥٤-٤٥٣) و از آن جا که اين سربازان و فرماندهان ، دانش و توانايي بهره گيري از اين اراضي را نداشتند، بنابراين جهت بهره برداري از اراضي واگذار شده ، روش بهره برداري توسط بنگاه هاي خصوصي اعتباري کشاورزي بابل و تقسيم اراضي بابل در ساختار «خطرو» به منظور تقويت ارتش هخامنشي و به کارگرفتن جمعيت زيادي از کشاورزان و مردم بابل ، با هدف تضعيف بيش تر قدرت و نفوذ معابد بر مردم و جامعه ي بابل صورت گرفت .
پيشينه ي پژوهش هرچند در اغلب منابع عصر هخامنشي همانند (بريان ،١٣٨٧ :١/ص ٢٢٢-١٠٨،اومستد،١٣٨٣ :ص ٢٦٤-٦٨، ٢٠١٦٣٨٨٤٠٧٤٣١,DeMieroop) ه آغاز و نحوه ي شکل گيري و توسعه ي فعاليت هاي بنگاه ها و تجارتخانه هاي کشاورزي و اعتباري بابلي در پيش از عصر هخامنشي و همچنين به توسعه ي بيش تر اين بنگاه ها در دوران هخامنشي و نسبت به معابد بابل ، اشاراتي شده است و يا در منابعي به اوضاع بابل و ساختار و احوال و جايگاه رفيع اقتصادي، اجتماعي معابد در پيش و نزول اين جايگاه پس از عصر هخامنشي(٢٤٣-٢٠٠٧٢٣٢,Wunsch, ٢٠٠١١٣٣,Bedford) مباحثي مطرح گرديده و يا به ساختار و نظام تامين نيرو و امکانات جهت ارتش هخامنشي يا «خطرو» (هاترو) در( ,٧٣-١٩٧٦٧٢,Zadok Roth,1991:20, Wunsch,2007:232-236, Abraham,2004:9-11, Baker,2001:19 ,Geller breytti,2014:191- ,Evers,1993:107-117 ,Nielsen,2011:49, Holtz,2009:141, ١٩٨ گرشويچ ،١٣٨٧ :٢/ص ٤٥٤-٤٥٣، اومستد،١٣٨٣ :ص ١٠٣) و به روابط هخامنشيان با کارگزاران معابد در منابع ديگر (٦٣-٢٠٠٤٥٨,Abraham,٢٠٠٧٨٩,Jursa,٦١,b:٢٠١٠,Jursa) پرداخته شده است و يا همچنين در ١٥٨ منابعي ه اقدامات شاهنشاهان هخامنشي در سرکوب شورش بال در تابستان ٤٧٩ پ .