چکیده:
در سدة یازدهم هجری/ هفدهم میلادی، شاهد ظهور دو ستارة تابناک در آسمان شعر و ادب پارسی هستیم: کلیم کاشانی و صائب تبریزی. زندگانی این هر دو شاعر دو نیمه دارد: نیمهای در ایران دورة صفوی و نیمهای در هندوستان عصر مغولان کبیر یا گورکانیان. فاصلة سنی طالبانی کلیم و صائبای حکیم، حدود ربع قرن (بیست و شش سال) است اما هر دو از پرکارترین و مشهورترین نمایندگان سبک هندی یا اصفهانی هستند. بیاعتنایی شاهان صفوی به شعر و مدح شاعران و استقبال شاهان گورکانی، موجبات هجرت این قبیل شاعران را به سرزمین هند فراهم آورد.
آفرینش معانی و مضامین، خیالپردازیهای پیچیده، بهکارگیری کنایههای ظریف، تشبیهات دقیق و... از ویژگیهای اشعار این دو گویندة بزرگ است. نقش آنان در به اوج رساندن سبک هندی- اصفهانی و رونق بخشیدن فرهنگ و ادبیات اسلامی- ایرانی و نیز تحت تاثیر قرار دادن مردم زمانه و حتی پادشاهان هر دو سلسله، بسیار موثر بوده است. اعطای القابی چون «ملک الشعرایی» به کلیم و «مستعدخان» به صائب از جمله شواهدی است که جایگاه و تاثیر آن دو سراینده را ممتاز میکند.
مسئله اساسی پژوهش حاضر، بررسی نقش کلیم کاشانی و صائب تبریزی در گسترش و تثبیت فرهنگ و ادب اسلامی- فارسی در ایران و هند است. نگارنده کوشیده است با ذکر نمونههایی از اشعار ایشان، به جمعبندی شایستهای در حوزۀ ادبیات تطبیقی دست یابد.
خلاصه ماشینی:
نقش آنان در به اوج رساندن سبك هندي- اصفهاني و رونق بخشيدن فرهنگ و ادبيات اسلامي- ايراني و نيز تحت تأثير قرار دادن مردم زمانه و حتي پادشاهان هر دو سلسله، بسيار مؤثر بوده است.
مسئله اساسي پژوهش حاضر، بررسي نقش كليم كاشاني و صائب تبريزي در گسترش و تثبيت فرهنگ و ادب اسلامي- فارسي در ايران و هند است.
كليدواژهها: صفويان، گوركانيان، فرهنگ و ادبيات اسلامي- ايراني، سبك هندي (اصفهاني)، كليم كاشاني و صائب تبريزي مقدمه پژوهشهاي تطبيقي از جمله شاخههاي معرفت علمي است كه در آنها تلاقي تفكرات و جريانهاي علمي، فرهنگي، تمدني، اخلاقي، هنري و...
حضور كساني چون ابوريحان بيروني و هجويري، مسعود سعدسلمان و اميرخسرو دهلوي، كليم كاشاني و صائب تبريزي، فتح بابهايي كرد كه هنديان با مآثر و آثار برادران ايراني خود بيشتر آشنا شوند و عرصههاي وسيعتري را براي همكاريهاي علمي و فني و ادبي در آينده، خاصه در دوران گوركانيان هند بگشايند.
در اين هنگام، صفويه در ايران و تيموريان در هندوستان روابط نزديك و دوستانهاي با يكديگر داشتند و در نتيجه، رابطة منظم و مستمري بين اصفهان و اگره برقرار بود و هر دو شهر قطبهاي فرهنگي عصر خود بودند.
شعر در زمان اكبرشاه و جانشينانش چنان جنبة رسمي به خود گرفت كه به نظر ميرسد با پيدايش و تكامل سبك هندي، ارتباط تازهاي ميان شعرا و شعر دوستان ايران و هند پديد آمده است.
از ميان گويندگاني كه به اين سبك شعر سرودهاند نام اينان درخور ذكر است: كليم كاشاني، نظيري نيشابوري، عرفي شيرازي، بيدل، صائب تبريزي، غني كشميري، وحيد قزويني و طالب آملي.