چکیده:
در میان فرهنگهای جهان، فرهنگ فارسی و عربی با وجوه مشترک فراوان میتوانند سهم به سزایی را در انجام پژوهشهای تطبیقی ایفا کنند. خردورزی و عقل محوری و به تعبیر زیباتر حکمت، یکی از این وجوه مشترک و قابل مقایسه است. امروالقیس کندی سرآمد سخن سرایان عرب در یک سوی این قیاس و سنایی غزنوی، شاعر بزرگ فارس در سوی دیگر جای گرفته است. امروالقیس، روزنه هایی از حکمت جاهلی را با استمداد از فطرت و تعالیم گذشته و تجربهی زندگی در اشعارش پیاده کرده است. حکمت در شعر سنایی از فراوانی بالایی برخوردار است و یکی از مضامین اصلی شعر او به شمار میآید. بسیاری از این حکمتها نیز ریشه در فرهنگ اسلامی، ایرانی و گاها یونانی دارد. در این پژوهش کوشیده ایم تا بگونه ای تطبیقی، مضامین حکمت آمیز را در اشعار این دو شاعر بررسی کنیم و رویکرد هر کدام را نسبت به مفاهیم حکمت آمیز بدست آوریم.
خلاصه ماشینی:
بررسی تطبیقی رویکرد امروالقیس و سنایی نسبت به مفاهیم حکمت آمیز دکتر اسماعیل اسلامی( صفی الله کرد(( عبدالملک کرد((( چکیده در میان فرهنگهای جهان، فرهنگ فارسی و عربی با وجوه مشترک فراوان میتوانند سهم به سزایی را در انجام پژوهشهای تطبیقی ایفا کنند.
در این مقاله بر آن شدیم تا به بررسی یکی از مضامین مشترک بپردازیم و آن پژوهش در جلوه هایی از حکمت در اشعار سنایی و امروالقیس با استناد به دو دیوان شاعر و رویکرد آنها نسبت به حکمت در اشعارشان بوده است.
که در اینجا نمونه هایی را عنوان خواهیم کرد: تمنای لبت، شوریده دارد چو مشکین زلف تو، پیوسته ما را چو صیاد خرد، لعل تو باشد سر زلف تو شاید،شست ما را زمانه بند شستت کی گشاید چو زلفین تو محکم، بست ما را مضامین حکمتآمیز مرگ، کوتاهی عمر و ناپایداری دنیا سرتاسر دیوان امروالقیس سرشار است از زندگی عملی شاعر که چگونه روزگار را در مستی و خوشگذرانی و شکار گذرانیده است و گاه خود شاعر، دیگران را هم به زندگی در پرتو این اندیشه و عمل دعوت میکند.
الا عم صباحا ایها الطل البالی وهل یعمن من کان فی العصر الخالی وهل یعمن الا سعید مخلد قلیل الهموم ما یبیت باوجال مضامین حکمتآمیز مرگ، کوتاهی عمر و ناپایداری دنیا سرتاسر دیوان امروالقیس سرشار است از زندگی عملی شاعر که چگونه روزگار را در مستی خوشگذرانی و شکار گذرانیده است و گاه خود شاعر، دیگران را هم به زندگی در پرتو این اندیشه و عمل دعوت میکند.