چکیده:
ماکیاولی فیلسوفی است قدرت گرا که نظریات اخلاقی خود را در قالب نظریات سیاسی خویش مطرح نموده و متناسب با مبانی فکری خود، در باب معیار فعل اخلاقی نظراتی ارایه کرده است. به باور ماکیاولی معیار فعل اخلاقی رسانندگی انسان به هدف و غایت اصلی زندگی است. وی غایت اصلی زندگی را قدرتمندی انسان می دانست و افعال آدمی را در صورتی اخلاقی می شمرد که فرد را برای رسیدن به قدرت مادی توانمند سازد. از منظر وی «قدرت» ارزش ذاتی دارد و برای رسیدن به آن، انسان مجاز است از هر روشی استفاده کند. درواقع از منظر او ملاک اخلاقی بودن یا نبودن یک فعل (نظیر دروغ گویی) رسانندگی انسان به کمال یعنی قدرت است. او معتقد بود: هدف وسیله را توجیه می کند و برای رسیدن به هدف والا (قدرتمندی انسان)، از هر نوع رفتاری می توان استفاده کرد. آیت الله مصباح یزدی معتقد است: برای تعیین ملاک خوبی و بدی افعال انسان، ابتدا باید به شناخت صحیحی از انسان، ابعاد وجودی او، سعادت و شقاوت وی، کمال و هدف نهایی او دست یافت تا بتوان در گام بعد معیار صحیح ارزشمندی افعال اخلاقی انسان را تعیین کرد. ایشان معتقد است: رسیدن به قدرت محدود مادی نمی تواند معیار خوبی برای رساندن انسان به حیات ابدی معنوی و اخلاقیات باشد. در این مقاله دیدگاه ماکیاولی درباره معیار فعل اخلاقی به شیوه توصیفی تحلیلی تبیین شده و براساس مبانی انسان شناسانه آیت الله مصباح یزدی ارزیابی گردیده است.
Machiavelli is a power-oriented philosopher who presented his moral theories in the form of his political theories and presented opinions about the standard of moral action in accordance with his intellectual foundations. According to Machiavelli, the standard of moral action is to bring people to the main goal of life. He considered the main goal of life to be human power and considered human actions as moral in a way that empowers a person to achieve material power. From his point of view, "power" has intrinsic value and to reach it, man is allowed to use any method. In fact, from his point of view, the criterion of being moral or not of an act (such as lying) is to bring a person to perfection, that is, power. He believed: the goal justifies the means and to reach the high goal (human strength), any kind of behavior can be used. Ayatollah Mesbah Yazdi believes: to determine the criteria of good and bad human actions, one must first have a correct understanding of man, his existential dimensions, his happiness and misery, his perfection and ultimate goal, so that in the next step, the correct criterion of the value of human moral actions should be achieved. He believes: reaching limited material power cannot be a good criterion for bringing human beings to eternal spiritual and moral life. Using a descriptive-analytical method, in this paper Machiavelli's point of view about the standard of moral action has been evaluated based on the anthropological foundations of Ayatollah Misbah Yazdi.
خلاصه ماشینی:
آيتالله مصباح يزدي معتقد است: براي تعيين ملاک خوبي و بدي افعال انسان، ابتدا بايد به شناخت صحيحي از انسان، ابعاد وجودي او، سعادت و شقاوت وي، کمال و هدف نهايي او دست يافت تا بتوان در گام بعد معيار صحيح ارزشمندي افعال اخلاقي انسان را تعيين کرد.
معيار فعل اخلاق، اخلاق، انسانشناسي، ماکياولي، آيتالله مصباح يزدي مقدمه پرسش از معيار فعل اخلاقي بدان معناست که يک کار بايد شامل چه خصوصياتي باشد تا بتوان آن را از دايره افعال عادي و طبيعي خارج کرد و در زمره افعال اخلاقي به حساب آورد؟ برخي فيلسوفان اخلاق معتقدند: افعال اخلاقي برخلاف افعال طبيعي و عادي که براي اداره زندگي و حيات دنيايي از آنها بهره گرفته ميشود و ميان ما و حيوانات مشترک هستند، مختص زندگي انساني و مافوق حيات حيواني هستند.
ديدگاه آيتالله مصباح يزدي نيز در کتب ايشان نظير انسانشناسي در قرآن، حقوق و سياست در قرآن و نقد و بررسي مکاتب اخلاقي تبيين شده که به بررسي سرشت انسان، سعادت او، کمال و هدف غايي افعال انسان و در نهايت ملاک و معيار افعال اخلاقي پرداخته است و با استفاده از نظرات وي در ساير کتب ايشان، ميتوان ديدگاه ماکياولي درباره معيار فعل اخلاقي را ارزيابي کرد.
ازاينرو در مقاله حاضر نقد و ارزيابي ديدگاه ماکياولي درباره معيار فعل اخلاقي براساس مباني انسانشناسي آيتالله مصباح يزدي در دو گام پي گرفته ميشود: الف) بررسي مباني انسانشناسي ماکياولي: چون بررسي معيار فعل اخلاقي انسان نيازمند تبيين نوع نگاه به انسان در آن مکتب است، در اين زمينه به ديدگاه ماکياولي درباره ماهيت و سرشت انسان، تغييرپذيري يا تغييرناپذيري انسان، کمال و جهتدهي قواي انسان، قدرت و رابطه آن با کمال، کرامت ذاتي انسان اشاره شده و در نهايت اين ديدگاه توسط ديدگاه علامه مصباح يزدي ارزيابي گرديده است.