چکیده:
بیشک، فرهنگ واژهها، فرهنگ نامهای ایرانی، فرهنگ پاک و بی آلایش، گنجینهی واژههای سرهی، فارسی، شاهنامه فردوسی است شاهنامه گرانبهای فردوسی پر بار از واژهها، ترکیبات زیبا و دلنشین است که این بار به سراغ واژههای «تاج و تخت» و ترکیبات ساخته شده از آن در این واژهنامه پارسی رفتهام.
سخن از «تاج و تخت» در اشعار فارسی به معنای گوناگون کاربرد دارد، درشاهنامه فردوسی واژههای «تاج و تخت» بارها به کار رفته است. بیش از آن درباره شکل و ویژگیهای ظاهری تاج و تخت شاهان آگاهیهایی به دست داده میشود، درباره آیین تاج گذاری و شیوه رفتار شاه و بزرگان در این مراسم سخن به میان میآید. تاج و تخت نه تنها در کاخ شاهی قرار داده میشده است بلکه در جریان نبردها و یا در مسافرتها نیز آن را به عنوان نماد سلطنت در بیرون اقامتگاه شاه میآویختهاند.
نگارنده، در این مقاله تلاش دارد با روش واژهشناسی برجستگیهای «تاج و تخت» را با ذکر نمونهها در اشعار فردوسی نشان دهد.
خلاصه ماشینی:
بیش از آن درباره شکل و ویژگیهای ظاهری تاج و تخت شاهان آگاهیهایی به دست داده میشود، درباره آیین تاج گذاری و شیوه رفتار شاه و بزرگان در این مراسم سخن به میان میآید.
تاریخچه تاج بنابر برخی از منابع ایرانیان کیومرث را نخستین شاهی دانسته اند که تاج بر سر گذاشته است، هر چند که در بعضی از گزارشهای متأخر در این باره از جمشید نام برده شده است.
واژه تاج در ادب عرفانی فارسی نیز برای اشاره به برخی آیات و روایات به کار رفته است و ترکیبهای اضافی «تاجِ کرّمنا» و «تاجِ دار» در مثنوی معنوی از این جمله اند.
با این که کاربرد کلاههای مخروطی شکل و نیز نیم تاجی که آن را با نواری پهن به دور سر میبستند، نزد اشکانیان مرسوم بود و آن را در سکههای اشکانی میتوان دید استفاده از تاجهای با شکوه و گوهر نشان از روزگار شهریاری مهرداد دوم (87-124 ق.
در تاریخ دوران اسلامی ایران نیز گاه از تاج پادشاهان یاد شده است.
با این حال از روی نقاشیهای اروپاییانی که به ایرانِ آن روزگار سفر کرده بودند تاج مرصعی به برخی از پادشاهان صفوی نسبت داده اند که با پر تزیین شده بوده است.
کلاه و حَدَبه (برآمدگی) این تاج از مخمل سرخ بود و روی قبه آن یک تخمه زمرد نصب شده بود و چهار طرف تاج، چهار کنگره به شکل کنگرههای تاج شاهان ساسانی داشت.