چکیده:
هدف تحقیق پیش رو تعیین رابطه فرهنگ سازمانی و سازمان یادگیرنده در اداره شهرداری شهر خوی است. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق شامل تعدادی از کلیه کارکنان اداره شهرداری شهر خوی که 83 نفر بودند میباشد که از این تعداد 70 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی دنیسون و پرسشنامه سازمان یادگیرنده سنگه میباشد. نتایج حاصل آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین فرهنگ سازمانی و سازمان یادگیرنده با ضریب همبستگی 777/0 رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. هم چنین ضریب همبستگی بین سازمان یادگیرنده و خرده مقیاسهای فرهنگ سازمانی (سازگاری، یکپارچگی، درگیر شدن در کار و ماموریت) به ترتیب برابر با 884/0، 268/0، 347/0 و 865/0 شد و نشان دهنده رابطه مثبت و معنی داری با ضریب اطمینان 95 درصد بود.
خلاصه ماشینی:
پژوهش حاضر با توجه به اهمیت پرورش خلاقیت در دوران کودکی و نقش عمده ی عوامل تاثیر گذار نظام آموزشی بر رشد خلاقیت و به ویژه حساسیت دوره پیش دبستانی در نظام تعلیم و تربیت دانش آموزان، می خواهیم بدانیم چنانچه دانش آموزان دوره ی پیش دبستانی را بگذرانند آیا این دوره تاثیری بر روند رشد خلاقیت در دانش آموزان تحت تعلیم در چهار مولفه اصالت، انعطاف، بسط، سیالی خواهد گذارد یا نه؟ بدین جهت مطالعه ی حاضر در پاسخگویی برای این سوال است: که آیا دوره ی پیش دبستانی به رشد خلاقیت دانش آموزان کلاس اول موثر است؟ ادبیات پژوهش در دنیای پیچیده کنونی که شاهد رقابت های بسیار فشرده جوامع مختلف برای دستیابی به جدیدترین تکنولوژی ها و منابع قدرت هستیم، افراد خلاق و با استعداد و صاحبان اندیشه نو و تفکر واگرا به مثابه گران بها ترین سرمایه ها از جایگاه بسیار والا و ارزشمندی برخوردار هستندو امروزه جامعه ما، بیش از هر زمان دیگری به افراد هوشمند و خلاق نیاز دارد هر چه قدر جهانی که در آن زندگی می کنیم پیچیده تر میشود نیاز به شناسایی و پرورش ذهن های خلاق و آفریننده بیشتر و شدید تر می گردد به همین دلیل در شرایط کنونی مساله خلاقیت از مهم ترین مسائل در قلمرو تعلیم و تربیت است در واقع آینده متعلق به کسانی است که بهتر از دیگران فکر میکنند، بهتر از دیگران عمل میکنند، و بهتر از دیگران می فهمند و دارای روحیه تحقیق و کاوشگری میباشند و هر پدیده ای را با دید کنجکاوانه مینگرند و آن را بررسی می کنند و هرگز از پژوهش و تحقیق و راه دشوار و خسته کننده آن مایوس نمی شوند اهمیت این مساله زمانی نمایان می شود که به منظور نهایی تعلیم و تربیت توجه کنیم هدف نهایی تعلیم و تربیت این است که شخص را را برای تفکری روشن و منطقی و فکری سازنده توانا سازد تا بتواند مشکلات و معضلات زندگی را به نحو مناسب حل نماید و از تجارب دیگران و گذشته استفاده کرده آن ها را سازمان دهد و از نتایج آن برای آینده استفاده کند (کریمی، 1387).