خلاصه ماشینی:
یَریالنّاسُ دُهنَاً فی قَواریر صافیاً, , وَ لَم تَدرِ مایجری علی رأس سِمِمٍ1 فصلنامة پاژ اگرچه راهی دراز و گهگاه سنگلاخی را پیموده و از شمارة چهل که به تعبیری نشانة بلوغ و کارآمدگی است گذشته و خود را به شمارة پنجاه رسانده است؛ اما در طیّ این سالها از ناملایمات نهراسیده و نومید نشده و گویا بدون پشتوانههای دولتی و تنها به یاری فرهنگدوستان، چراغ فردوسیشناسی و شاهنامهپژوهی را در قلمرو زبان و فرهنگ ایران ـ فارغ از جغرافیای سیاسی ـ برافروخته داشته است.
در این بخش تنها به محتوای برخی از سردبیر نوشتههایی میپردازم که به قلم دکتر یاحقی است با این توضیح که پیش از انتشار فصلنامة پاژ، پانزده شماره با نام کتاب پاژ از دیماه 1369 تا سال 1373 منتشر شده است.
جوینده و غوّاص میخواهد که به صید آنها بپردازد و تأکیدش آنکه این زبان و فرهنگ ایرانی است که ما را در برابر هجوم جلوههای مختلف جامعة صنعتی و اقتصاد مردم خوار جهانی حفظ میکند (پیاپی 7 و 8، پاییز و زمستان 1388).
و در مورد ایراندوستی فردوسی میگوید: نام کلیدی «ایران» و «ایرانیان» که هزاروچند صدبار در این کتاب تکرار شده و جانمایة رویدادها و کوششهای آن را تشکیل میدهد، پس از «خرد» دومین محور فکری و از جهتی مهمترین آنها در کتاب شاهنامه تواند بود (پیاپی 44، پاییز 1400).
نکتة دیگری که سردبیر در پیاپی 47، پاییز 1401 با عنوان «مرا خود به مهر تو باشد نیاز» مطرح میکند این است که اگر کسی به دنبال مهر و دوستداری باشد، میتواند دنیایی از عشق و محبت و عاطفه در شاهنامه پیدا کند.