چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی ساختاری رهبری تحولی با خلاقیت کارکنان و نوآوری سازمانی با نقش میانجی خودکارآمدی خلاق صورت گرفت. روش توصیفی از نوع همبستگی در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری متشکل از اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز به تعداد 271 نفر می باشد. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 160 نفر به عنوان نمونه به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت اندازه گیری رهبری تحول گرا از پرسشنامه بأس و آویلو (2005) و خودکارآمدی خلاق (کاروسکی و همکاران، 2011) و جهت اندازهگیری نوآوری سازمانی از پرسشنامه کامیژن و ویلار (2014) استفاده گردید. پایایی پرسشنامه به وسیله ضریب آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و روایی آن توسط روایی سازه و محتوایی مورد بررسی و تأیید قرار گرفتند. فرضیه های تحقیق با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری SmartPLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاضر بیانگر آن بود که رهبری تحول گرا دارای رابطه مثبت و معناداری با خلاقیت و خودکارآمدی خلاق میباشد. همچنین خودکارآمدی خلاق دارای رابطه مثبت و معناداری با خلاقیت و خلاقیت دارای رابطه مثبت و معناداری با نوآوری سازمانی می باشند. درمجموع نتایج به دست آمده نشان می دهند که مدل مورد استفاده پژوهش حاضر از برازش مناسبی برخودار است.
This study is conducted to investigate the structural pattern of transformational leadership with employee creativity and organizational innovation considering the mediating role of creative self-efficacy. The research method is descriptive-correlational. The statistical population (271 people) of this study includes the faculty members of the Islamic Azad University of Shiraz. To select the sample size, a sample of 160 people was randomly selected using Cochran's formula. To measure the transformational leadership, the Bass and Avolio (2000) Questionnaire, Creative Self-Efficacy (Karowski et al., 2011) were used; to measure organizational innovation, Kamigen and Villar (2014) questionnaire was used. The reliability of the questionnaire was evaluated by Cronbach's alpha coefficient and its composite reliability and validity were evaluated by construct and content validity. The research hypotheses were analyzed using Smart PLS structural equation modeling technique. The results showed that transformational leadership has a positive and significant relationship with creativity and creative self-efficacy. Creative self-efficacy has also a positive and significant relationship with creativity; creativity has a positive and significant relationship with organizational innovation as well. In general, the obtained results show that the model used has a good fit.
خلاصه ماشینی:
برای مثال مایر و همکاران (۲۰۰۷) در پژوهش خود نشان دادند که بین شیوۀ رهبری تحولی و خلاقیت کارکنان رابطه ای مثبت وجود دارد لذا رهبری تحول گرا به عنوان پیش بینی کننده و تقویت کننده خلاقیت کارکنان برشمرده میشود (رنگ و همکاران ۲۰۱۲ جوال و دار ۲۰۱۵ سیتال و دار (۲۰۱۵ از طرف دیگر مطالعات بسیاری در مورد تأثیر رهبری در تحریک توانایی های خلاقانه در افراد انجام شدهاند شاین و ژو، ۱۲۰۰۳ جانگ و همکاران (۲۰۱۳ که اکثر محققان بر درک رابطه بین رهبری تحول گرا (أوولیو، ۱۹۹۹) و خلاقیت تمرکز داشته اند زانگ و بارتول (۲۰۱۰) کوموسلو غلو و ایلسو (۲۰۰۹) دریافتند که رفتارهای رهبری تحول گرا به عنوان نیروهای تقویت خلاقیت عمل می کنند آنها معتقدند رهبر تحولی، کسی است که ارزشها و اعتماد به نفس کارکنان را دگرگون میکند آنها را به بالاترین سطوح نیازها سوق می دهد و انتظار عملکرد 1 1 Rowold Burns Mayer + Wang Jaiswal * Dhar Mittal Shin 9 Jung Avolio : Zhang 12 Gumusluoglu پیروانش را افزایش میدهد اولدهام و کامینگز (۱۹۹۶) معتقدند کارکنان زمانی که تحت حمایت سرپرستان قرار بگیرند.
Relationship of transformational leadership with employee creativity and organizational innovation: A study of mediating and moderating influences, Journal of Strategy and Management, Emerald Publishing Limited 1755_425X, DOI 10.