چکیده:
نحوة ارائه و جمعآوری ادله، یکی از مهمترین دغدغههای طرفین اختلاف و داوران جهت اثبات ادعاهای مطروح در مباحث داوری تجاری بینالمللی است. موضع نظامهای حقوقی مختلف نسبت به این روشها در فرض سکوت طرفین دعوا یکسان نیست. یکی از این شیوهها امکان مطالبۀ دلیل از سوی داور و بدون درخواست اصحاب اختلاف است که بهعنوان تحصیل دلیل در معنای خاص شناخته میشود. در این زمینه دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. مهمترین علت مخالفت با تحصیل دلیل، تنافی آن با اصل بیطرفی داور است. از سوی دیگر، موافقان این روش، کشف حقیقت و حل و فصل عادلانۀ اختلاف را مجوزی برای تحصیل دلیل عنوان مینمایند. با بررسی قواعد مرتبط با داوری در نظامهای حقوقی و سازمانهای مختلف مشخص گردید امروزه تحصیل دلیل از جانب داور در شرایط خاصی امکانپذیر است. این نوشتار در موازات مطالعۀ قوانین مرتبط با داوری در نظامهای حقوقی ایران و امریکا و نیز قواعد دیوان داوری ایران و امریکا، دیدگاه کانون وکلای بینالمللی را نیز در این خصوص واکاوی میکند و میکوشد ضوابط تحصیل دلیل را معرفی نماید.
The methods for collection and presentation of evidence are one of the most important concerns of the litigants and arbitrators, in order to prove the claims raised in international commercial arbitration. The position of different legal systems is not the same regarding these methods in the assumption of the silence of the litigants. One of these methods is the possibility of demanding evidence by the arbitrators without the request of disputing parties, which is known as the taking of evidence in a special sense.There are different opinions in regard to this matter. The most important reason for opposing to the taking of evidence is its conflict with the principle of arbitrator's impartiality. On the other hand, the supporters of this method consider the discovery of the truth and just settlement of the dispute as a permit to the taking of evidences. Through the examination of the rules related to arbitration in different legal systems and organizations, it was found that it is possible for an arbitrator to take evidence in certain circumstances. This article, in parallel with the study of the arbitration rules of the legal systems in Iran and the United States of America, as well as the rules of Iran and the United States claims tribunal, analyzes the rules of the International Bar Association (IBA) in this regard and tries to introduce some criteria for the taking of evidence.
خلاصه ماشینی:
يکي از اين تفاوت هـا، امکان مطالبۀ دليل رأسا از سوي داور و بدون درخواست طرفين اختلاف است که بـا عنايـت بـه کـاربرد الفاظ متنوع در خصوص شيوه هاي تدارک ادله در پژوهش حاضر با عنـوان تحصـيل دليـل - بـه معنـاي خاص - بررسي ميشود.
بنابراين با توجه به لزوم رعايت اصل بيطرفي داور از يک سو و حـل و فصـل عادلانـۀ اخـتلاف به عنوان هدف داوران از سوي ديگر، اين سؤال مهم مطرح ميشود که اگر در راستاي کشف حقيقت ، داور بررسي دلايلي را لازم دانست که طرفين آنها را ارائه نکرده يا درخواست ارائۀ آنها را مطرح ننموده اند آيـا وي ميتواند رأسا به مطالبۀ آنها اقدام کند؟ بررسي اين موضوع از آنجايي اهميـت دارد کـه از يـک سـو، عدم امکان تحصيل دليل ميتواند به حل و فصل ناعادلانۀ اختلاف منجر گردد يا بـه طـور کلـي حقيقـت کشف نشود.
اما در برابر ديدگاه هاي يادشده ، از نظر برخي حقوق دانان در نظـام حقـوقي ايـران بـا رعايـت برخـي ضوابط ، امکان تحصيل دليل براي مرجع رسيدگي وجود دارد، زيرا اين امکـان بـه اصـل بـيطرفـي داور لطمه اي نميزند؛ چراکه داور پيش از بررسي مدارک نميداند که نتيجۀ آن به نفع چه شخصي خواهد بود (پوراستاد، ١٣٨٩: ١٠٨-١٠٧).
نکتۀ قابل توجه ديگر در نظام حقوقي امريکا اين است که با مطالعۀ قوانين داوري ايـن کشـور مشـخص ميشود که نقش داور صرفا انتخاب ميان ادلۀ ارائه شده از سوي طرفين اختلاف نيست ٤ و در برخي موارد داور ميتواند طبق قواعد حاکم بر رسيدگي، نقش فعالي را ايفا کند و حتي مبادرت به تحصيل دليل نمايـد.