چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر سندروم درماندگی آموختهشده بر سکونزدگی مسیر شغلی با نقش میانجی فرسودگی هیجانی منابع انسانی انجام شد. این پژوهش کاربردی، از نوع توصیفیـ همبستگی، و از حیث فلسفه یک تحقیق قیاسی است. جامعة آماری پژوهش را کارکنان سازمانهای دولتی استان لرستان تشکیل دادند که با توجه به اینکه حجم جامعة آماری در این تحقیق محدود و مشخص بود از فرمول محاسبة نمونة کوکران نسبت به تعیین حجم نمونه استفاده شد و بر اساس آن حجم نمونه در سطح اطمینان 95/ 0 برابر 384 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری دادهها در این تحقیق پرسشنامة استاندارد بود؛ برای سنجش متغیر درماندگی آموختهشده از مدل سلیگمن (1975)، برای سکونزدگی مسیر شغلی از مدل باردویک (1986)، و برای فرسودگی هیجانی از مدل مسلش و جکسون (1981) استفاده شد. جهت سنجش روایی و پایایی ابزار از سه نوع روایی ابزار تحت عنوان روایی محتوایی و روایی همگرا و روایی واگرا و جهت سنجش پایایی پرسشنامه از دو معیار آلفای کرونباخ و ضریب پایایی مرکب استفاده شد. برای بررسی آزمون فرضیههای تحقیق از نرمافزارهای spss و smart pls2 بهره گرفته شد. نتایج نشان داد سندروم درماندگی آموختهشده هم به طور مستقیم هم از طریق افزایش فرسودگی هیجانی در سازمان موجب سکونزدگی مسیر شغلی میشود. بنابراین، کارکنان سازمانهای دولتی زمانی که در تلة ذهنی و طرحوارة درماندگی آموختهشده گرفتار آیند، به دلیل افت انگیزشی و فرسودگی هیجانی و عاطفی، از تلاش در جهت عملکرد بهتر خودداری میکنند و بر این اساس دچار سکونزدگی مسیر شغلی میشوند. با توجه به اهمیت موضوع و تاثیرات منفی آن، ضرورت توجه به سندروم درماندگی آموختهشده و علل آن، که موجب فرسودگی هیجانی و سکونزدگی مسیر شغلی در سازمانهای دولتی میشود، اجتناب ناپذیر است. از این رو، انجام دادن این پژوهش باعث میشود متخصصان مدیریت و توسعة منابع انسانی با دو علت مهم سکونزدگی شغلی کارکنان آشنا شوند و از پیامدهای منفی آن بکاهند.
The present study was conducted with the aim of investigating the effect of learned helplessness syndrome on stagnation of the career path with the mediating role of emotional burnout of human resources. This applied research is descriptive survey and in terms of philosophy, it is a comparative research. The statistical population of the research was made up of the employees of the government organizations of Lorestan province, and considering that the size of the statistical population in this research was limited and specific, Cochran's sample calculation formula was used to determine the sample size, and based on that, the sample size was at a confidence level of 95. 0.0 equal to 384 people were determined and selected by available sampling method. The tool of data collection in this research was a standard questionnaire, and to measure its validity and reliability, three types of instrument validity were used: content validity, convergent validity, and divergent validity, and to determine the reliability of the questionnaire, two criteria, Cronbach's alpha and composite reliability coefficient, were used. .SPSS and smart pls2 software were used to test the research hypotheses. After analyzing the data, it was found that the learned helplessness syndrome causes stagnancy in the career path both directly and through the increase of emotional burnout in the organization. Therefore, as a general conclusion, it should be said that the employees of government organizations, when they get caught in the mental trap and the learned helplessness schema, they refrain from trying to perform better due to the lack of motivation and emotional and emotional burnout, and therefore they become stagnant. They become a career path.
خلاصه ماشینی:
ir اطلاعات مقاله نوع مقاله : تاریخ های مقاله : تاریخ دریافت : ١٤٠٢/٠٢/١٠ تاریخ بازنگری : ١٤٠٢/٠٢/٢٦ تاریخ پذیرش : ١٤٠٢/٠٢/٣١ تاریخ انتشار: ١٤٠٢/٠٣/٢٠ چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سندروم درماندگی آموخته شده بر سکون زدگی مسیر شغلی بـا نقـش میـانجی پژوهشی فرسودگی هیجانی منابع انسانی انجام شد.
علاوه بر این ، دو عارضۀ درماندگی آموخته شده و فرسودگی هیجانی که میتوانند دلایل سکون زدگی مسیر شغلی در میان کارکنان باشند، به دلیل ماهیت شغل دولتی، در سازمان های دولتی مشهودتر است .
اما این پژوهش به بررسی سندروم درماندگی آموخته شده در تأثیر بر سکون زدگی مسیر شغلی با توجه به میانجیگری فرسودگی هیجانی پرداخته که در پژوهش های پیشین مورد غفلت واقع شده است .
بر این اساس ، پژوهش حاضر در پی بررسی تأثیر سندروم درماندگی آموخته شده بر سکون زدگی شغلی با توجه به نقش میانجی فرسودگی هیجانی است .
در این مدل با توجه به سازوکار شکل گیری روابط ، که در ادامه توضیح داده میشود، سندروم درماندگی آموخته شده متغیر مستقل و سکون زدگی مسیر شغلی متغیر وابسته در نظر گرفته شد که شامل ابعاد ساختاری و محتوایی است .
از این رو با توجه به نتایج جدول ٨ میتوان گفت در سطح اطمینان ٩٥ درصد فرسودگی هیجانی نقش میانجی در تأثیر سندروم درماندگی آموخته شده بر سکون زدگی مسیر شغلی دارد.
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سندروم درماندگی آموخته شده بر سکون زدگی مسیر شغلی با نقش میانجی فرسودگی هیجانی در سازمان های دولتی انجام پذیرفت .
آزمون فرضیۀ اول این پژوهش نشان از تأیید تأثیر متغیر سندروم درماندگی آموخته شده بر سکون زدگی مسیر شغلی دارد.