چکیده:
پایان فلسفه تطبیقی، مهمترین و آخرین دیدگاه به این رویکرد است. فلسفه تطبیقی تاکنون با مخالفتهای گوناگونی روبرو شده است، در برابر این انتقادات پرسشی مطرح میشود که آیا این مخالفتها به ذات فلسفه تطبیقی است یا به علت ناخرسندی یا ناکارآمدی آن است؟ پژوهش حاضر به بررسی زمینهها، علل و دلایل مخالفت با فلسفه تطبیقی میپردازد. در این نوشتار با روش تحلیلی- توصیفی به پیدایش فلسفه تطبیقی و سیر تحولات آن تا به دوران جدید و رسیدن به دیدگاه مخالفان پرداخته میشود. در این راستا ابتدا دیدگاه مخالفان فلسفه تطبیقی و قائلان به پایان، غرض و ادلۀ ایشان در چارچوب تعریفهای ارائهشده از «پایان» بررسی میشود. پایان به سه معنای امتناع، کمال و اتمام به کار میرود و دیدگاه مخالفان عمدتاً در معنای امتناع گنجانده میشود. در این پژوهش خاستگاه فلسفه تطبیقی و سپس رویکردهای عمده (توجه به شباهتها و تفاوتهای صرف پیشااورسلی، تشابه در تناسب اورسل، پدیدارشناسی کربن و شهود ذات و رجوع به خاستگاه مشترک در ایزوتسو) در دوران جدید مطرح میشوند. سپس با ارائه رویکرد چهارم (که بازبینی در مفهوم فلسفه تطبیقی و ارائه تعریفی مختار است) پاسخی به مخالفان فلسفه تطبیقی داده میشود. تعریف ارائه شده خلاءهایی که در فلسفه تطبیقی دیده میشود را پر کرده و چشماندازی جدید ارائه میکند. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که مخالفتهای صورت گرفته به فلسفه تطبیقی و اعتقاد به پایان آن، به دلیل عدم فهم صحیح از فلسفه تطبیقی و تعریف دقیق از آن است و ذات فلسفه تطبیقی با امتناع و پایان روبرو نیست. آخرین معنای از پایان را میتوان «راهی متفاوت» برشمرد که تفسیری بدیع از معنای پایان است.
The end of Comparative Philosophy is the most important and last point of view regarding this approach. So far, Comparative Philosophy has faced various oppositions, confronting these criticisms, a question will be raised: Are these oppositions against the nature of Comparative Philosophy or due to the dissatisfaction or ineffectiveness from it? In the present research, by examining the contexts, the causes and reasons for opposition to Comparative Philosophy have been discussed. In this regard, the appearance of Comparative Philosophy, its progress until the new era, and reaching the opposition's point of view will be discussed with the descriptive-analytical method. In this regard, firstly, the views of the Comparative Philosophy opponents and believers of its end, their purpose, and their arguments will be examined. In the following, the origin of Comparative Philosophy and then the major approaches in the new era are presented. Then, by presenting the fourth approach (which provides an independent definition by reviewing the concept of comparative philosophy), an answer will be given to them. The results of the present research show that the opposition to Comparative Philosophy and the belief in its end is based on the lack of correct understanding of Comparative Philosophy and its precise definition and it's not that the nature of Comparative Philosophy faces impossibility and end
خلاصه ماشینی:
به عبـارتي در معنـاي عـام فلسـفه تطبيقـي، هـر فيلسـوفي کـه دسـت بـه مطالعـه مقايسه اي بزند چه در درون يک سنت باشد و چه ميان دو يا چند سنت تطبيق صورت دهد، ميتوانيم آن را فلسفه تطبيقي بناميم ؛ اما معناي خاص و متأخر فلسفه تطبيقـي را ميتـوان بـه دهه بيست ميلادي بازگرداند که بر اساس آن ذات و شـالوده فلسـفه تطبيقـي را اختلاف هـا و شباهت ها شکل نميدهـد؛ بلکـه مبـادي و مبـاني انديشـه ها صـورت و شـاکله و بنيـان آن را ميسازند.
بـر اسـاس ايـن رويکـرد کـه آن را رويکرد چهارم ميناميم ؛ فلسفه تطبيقي عبارت است از بررسي پيشيني و فرانگرانـه تحليلـي - علي مباني و مبادي دو تفکر براي فهـم تـأثير و تـأثر آن در موضـوع يـا مسـئله واحـد بـراي کشف مناسبات انديشه اي (پورحسن ، ١٣٩٥: ١٠).
به اين منظور ما سه ديدگاه اصلي دربـاره معنـا و مفهـوم پايـان را شناسـايي کـرده ايم و بـه بررسـي دقيق تر آن ها خواهيم پرداخت : الف : پايان به معناي امتناع : رويکرد امتنـاع بـر نادرسـتي ذاتـي مطالعـات تطبيقـي تأکيـد داشته و معتقد است فلسفه تطبيقي ذاتا ناممکن است اگرچه از حيـث تـاريخي يـا موضـوعي شکل گرفته باشد.
ايزوتسو معتقد است در جهان حاضر سنت هاي فکري و فرهنگي براي بقا و غناي خود بايد با ديگر سنت ها نسبتي برقـرار سـازند و ايـن فلسـفه تطبيقـي اسـت کـه امکـان ديـالوگ سازنده بين سنت ها را فراهم مي کند.
"Dialogue between philosophies and its importance and necessity in the present age", a collection of articles of the specialized meeting of comparative studies, by Hossein Kalbasi Ashtari, Tehran: Research Institute of Humanities and Cultural Studies.