چکیده:
مقاله حاضر با پرسش از جایگاه علیت در تبیین فعل الهی از نگاه صدرا و سازگاری آن با نصوص دینی، این فرضیه را دنبال کرده است که با تحلیل علیت وتبیین وجود رابط هویات امکانی، فعل الهی در تفکروی جلوه صفات و ظهور اسمای حق متعال در مجالی و مظاهر امکانی است. بر این اساس معلول ازجهت هویت تعلقی و فقر وجودیاش منفصل از موجدش تحقق نیافته چنانکه ادراک هستیاش بدون ادراک مربوط الیهاش محال است. لذا فعل الهی به تجلی بازگشته وممکنات حقیقتی جزآیتیت حق درذات وصفات وافعال ندارند و فقر مطلق آنها درسه قلمرو مزبور ازجهت حدوث وبقاتبیین میشودوسراسرجهان آینه بندان جمال اوالبته متناسب باظرفیت هویات امکانی میشود. توحید در خالقیت، مالکیت و ربوبیت بهعلاوه حضور و ظهور مطلقش و انحصار حامدیت و محمودیت در خدا و مساوقت فعل خدا با حقیقت عینی حمد در گستره گیتی و در نهایت جمع سالم عقل و نقل ازبرکات این تبیین حکمی است و لذا خدا به عنوان فاعل ایجادی هم دائم الظهور است و هم دائم الحضور.
This paper explores the position of principle of causality in explaining the divine action based on the viewpoint of Mulla Sadra and its compatibility with the religious texts. It pursues the hypothesis that by analyzing the causality and explaining the copulative existence of contingent identities, the divine action, based on his thoughts, is the reflection of the divine attributes and the manifestation of the divine names in the contingent manifested beings. On this basis, the effect, because of its dependent identity and existential indigence, does not exist separate from its cause, as such that the perception of its existence is impossible without the perception of the one it is dependent on. Therefore, the divine action is the manifestation and the contingent beings do not have any reality but being the reflection of the divine in essence, attributes and actions. Their absolute indigence is explained by the three domains discussed in the paper, from the aspect of coming into existence (huduth) and their continuance. The whole universe is the mirror of His beauty, of course proportional to the capacity of the contingent identities. Amongst the outstanding results of this philosophical account are: the unity in creation, mastership and lordship, absolute divine presence and manifestation, Allah being the only praiser and the praised one, the concomitance of divine action with the objective reality of praise in the entire universe in all its immensity and eventually the proper combination of intellect and narration. Therefore, God, as an originating agent, is ever manifested and omnipresent.
خلاصه ماشینی:
جایگاه اصل علیت در تبیین فعل الهی از نگاه صدرا و سازگاری آن با متون دینی حسین گلفام 1 ، محمد رضاپور 2 چکیده مقاله حاضر با پرسش از جایگاه علیت در تبیین فعل الهی از نگاه صدرا و سازگاری آن با نصوص دینی، این فرضیه را دنبال کرده است که با تحلیل علیت وتبیین وجود رابط هویات امکانی، فعل الهی در تفکروی جلوه صفات و ظهور اسمای حق متعال در مجالی و مظاهر امکانی است.
بنابراین ارجاع علیت به تشأن یا تجلی نشانگر جهانبینی خاص فلسفی اصالت وجودی است که تمام موجودات امکانی در آن جایگاهی جز سلسله مراتب وابستگی و فقر مطلق نسبت به مبدأ وجود ندارند و سرانجام ممکنات شأنی از شئون الهی یا تجلی از تجلیات آن هستند.
زمین و آسمان همان غیری هستند که خداوند بهمثابه نور آنان بیان شده است و این ظاهر و مظهر و یا نور بالذات و نور بالغیر بودن، نکتهای است که با اصالت ماهیت سازگاری ندارد؛ زیرا مطابق اصالت ماهیت، اگر ظرف واقع را ماهیت پر کرده باشد و جز ماهیت چیزی نباشند چون ماهیت جز از ذات و ذاتیات خود حکایت نمیکند، پس ماهیت ممکن نیست جلوهای از جلوههای خدا باشد.
هرچند در اینجا دیدگاههای زیادی وجود دارد و حتی برخی معتقدند که جهان در بقا نیاز به علت یا فیض فائض ندارد، اما ملاصدرا بیان میکند که فیض الهی دائمی است و همچنان که جهان به اعتقاد اهل توحید یکپارچه تحت سلطه وجودی باریتعالی است، در ایجاد و بقا هم نیازمند مطلق به فیض خداوند است.