چکیده:
سید ابوالفضل برقعی (1287–1372) یکی از روحانیون و قرآنیون معاصر است. او در نیمه اول عمر خود یعنی حدودا تا 45 سالگی دیدگاههای شیعی داشت، اما پس از آن، کم کم به نقد تمام اعتقادات شیعی می پردازد. او امامت شیعی را قبول ندارد. عصمت انبیا و اهل بیت (ع) را رد میکند. امیرالمومنین علی (ع) را خلیفه الهی نمیداند و به امامت اهل بیت (ع) اعتقادی ندارد و به طور کلی، به نقد تمامی اعتقادات شیعی می پردازد. یکی از دیدگاه های برقعی، نقد مسئله زیارت است. او در این باره، کتابی با عنوان «خرافات وفور در زیارات قبور» نوشته است و تمام زیارت را خرافه میداند. این نگارش به بررسی صحت و سقم دیدگاه های برقعی در مسئله زیارت می پردازد. روش جمع آوری مطالب در این نگارش به صورت کتابخانه ای بوده و روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی می باشد. پس از بررسی ها، مشخص شد که سخنان برقعی درباره مسئله زیارت صحیح نیست و او به برخی از آیات و روایات اشاره میکند تا مدعای خود را اثبات کند و آیات و روایات دیگر را نادیده میگیرد.
Seyyed Abu al-Fadl Burqaʻi (1287-1372) was one of the contemporary clerics and Qur'an scholars. In the first half of his life, until around the age of 45, he held Shia beliefs, but gradually began to criticize and refute all Shia beliefs. He does not accept Shia Imamate or the infallibility of prophets and the household (AS) of the Prophet (PBUH). He does not consider Amir al-Mu'minin Ali (AS) as a divine caliph and does not believe in the Imamate of the household (AS) of the Prophet (PBUH). In general, he criticizes all Shia beliefs. One of Burqai’s views is the criticism of the issue of pilgrimage. In this regard, he wrote a book called "Abundant Myths in Pilgrimage to Graves" and considered all pilgrimages as myths and superstitious. The present study examined the accuracy and validity of Burqai's views on the issue of pilgrimage. The method of collecting data was library-based, and the research method was descriptive-analytical. Upon inspection, it became clear that Burqai's statements and claims about the issue of pilgrimage are not correct, and he refers to some verses and traditions to prove his claim, while ignoring others.
خلاصه ماشینی:
ارزيابي سخن برقعي نادرست است ؛ چراکه تمامي منابع ، عبارت پيامبر(ص ) را دال بر شنيدن مردگان ذکر کرده اند؛ براي مثال ، در صحيح بخاري آمده است : «قال : وقف النّبي (ص ) علي قليب بدرٍ فقال : «هل وجدتم ما وعد رّبکم حقّا»؟ ثمّ قال : إّنهم الآن يسمعون ما أقول ، فذکر لعائشۀ، فقالت : إّنما قال النّبيّ (ص ): إّنهم الآن ليعلمون أنّ اّلذي کنت أقول لهم هو الحق ّ، ثمّ قرأت «إّنک لا تسمع الموتي ...
انکار سماع موتي از جانب برخي وهابيها مانند آلباني مطرح ميشود(فاطمي نژاد، ١٣٩٥، سال دوم ، شماره ٤) درحاليکه از بسياري از بزرگان اهل سنت مانند ابن تيميه ، محمد بن عبد الوهاب ، ابن قيم ، ابن کثير، شنقيطي ، ابن رجب حنبلي ، بخاري ، مسلم ، قرطبي ، آلوسي بغدادي ، محيي الدين نووي ، سيوطي ، أحمد بن إدريس ، و صنهاج جملاتي دال بر شنيدن مردگان صادر شده است .
بنابراين سخنان برقعي صحيح نميباشد و آيه ، مربوط به بحث زيارت در حيات و ممات رسول خدا (ص ) است .
Bibliography Alousi, Mahmoud ibn Abdullah, (1415AH), Ruh al-Ma'ani fi Tafsir al-Qur'an al-Azeem wa Al-Saba' al-Mathani, Dar al-Kutub Al-Elamiya, Muhammad Ali Beyzoon's publication, Beirut.