چکیده:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر سبکهای والدگری بر اختلال سلوک (CD) با میانجیگری همدلی عاطفی و شناختی در دانشآموزان دورة متوسطه اول انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان پسر متوسطه اول شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1399-1398 بود که تعداد 234 نفر از دانشآموزانی که بالاترین نمرات را در پرسشنامه علائم مرضی کودکان (فرم والد) (Gadow & Sprafkin, 2007) کسب کردند و دارای بیشترین نشانههای اختلال سلوک بودند، بر اساس روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و پرسشنامة والدگری آلاباما (Frick, 1991)، مقیاس بهره همدلی بارون-کوهن (Baron-Cohen & Wheelwrigh, 2004) را تکمیل کردند. برای پاسخگویی به فرضیهها از مدلیابی معادلات ساختاری بر روی نرم افزار LISREL استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که ضرایب مسیرهای مستقیم و غیر مستقیم در مدل پژوهش معنادار هستند (001/0>P). طبق یافتههای این پژوهش، سبکهای والدگری کارآمد و ناکارآمد و همدلی عاطفی و شناختی بر اختلال سلوک اثر مستقیم و معنادار دارند و سبکهای والدگری کارآمد و ناکارآمد نیز اثر مستقیم و معناداری بر همدلی عاطفی و شناختی دارند. همچنین سبک والدگری کارآمد (مولفههای والدگری مثبت و مشارکت پدر) و سبک والدگری ناکارآمد (مولفههای اقتدار، نظارت ضعیف و تنبیه بدنی) با میانجیگری همدلی عاطفی و شناختی بر اختلال سلوک دانشآموزان اثر غیرمستقیم دارد. بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش میتوان نتیجهگیری کرد که ارتباط مناسب بین والد و کودک، دستیابی به نمویافتگی عاطفی را در فرد میسر ساخته و توانایی همدلی و رفتار جامعهپسند را در نوجوانان افزایش میدهد.
The aim of this study was to investigate the effect of parenting styles on conduct disorder (CD) mediated by emotional and cognitive empathy in junior high school students. The statistical population included all male high school students in Kermanshah in the academic in 2020-2021, which was 234 students who obtained the highest scores in the pediatric symptoms questionnaire (parent form) (Gadow & Sprafkin, 2007) and They had the most symptoms of conduct disorder, were selected as a sample group based on multi-stage cluster sampling method, and participants completed the Alabama΄s parenting styles (Frick, 1991), the Baron-Cohen empathy quotient scale (Baron-Cohen & Wheelwrigh, 2004). Structural equation modeling on LISREL software was used to answer the hypotheses. The results of data analysis showed that direct and indirect path coefficients are significant in the research model (P <0.001). According to the findings of this study, efficient and inefficient parenting styles and emotional and cognitive empathy have a direct and significant effect on conduct disorder and efficient and inefficient parenting styles also have a direct and significant effect on emotional and cognitive empathy. Also, effective parenting style (positive parenting components and father participation) and inefficient parenting style (components of authority, poor supervision and corporal punishment) mediate emotional and cognitive empathy on students' conduct disorder indirectly. Based on the results of this study, it can be concluded that proper communication between parent and child enables the person to achieve emotional development and increases the ability to empathy and community friendly behavior in adolescents.
خلاصه ماشینی:
جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان پسر متوسطه اول شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1399-1398 بود که تعداد 234 نفر از دانشآموزانی که بالاترین نمرات را در پرسشنامه علائم مرضی کودکان (فرم والد) (Gadow & Sprafkin, 2007) کسب کردند و دارای بیشترین نشانههای اختلال سلوک بودند، بر اساس روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهاي به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و پرسشنامة والدگری آلاباما (Frick, 1991)، مقیاس بهره همدلی بارون-کوهن (Baron-Cohen & Wheelwrigh, 2004) را تكميل كردند.
مطالعات مختلف نشان دادهاند که نوع رفتار والدین و کیفیت رابطهی والد-کودک تأثیر بسیار مهمی در ایجاد و تشدید نشانههای اختلال سلوک داشته و به طور قابل توجهی خطر بروز رفتارهای سازشنایافته را افزایش میدهد (Shokoohi Yekta, Akbar Zardkhane, Parand & Pouran, 2012, Pinquart, 2017, Goulter, McMahon, Pasalich & Dodge, 2019 & Baydar & Akcinar, 2018).
(2013) Mandy, Skuse, Steer, Pourcain & Oliver در پژوهش خود نشان دادند که همدلی پایین، اختلال در کنش اجتماعی و احساسی، کمبود درک حالات و احساسات دیگران در موقعیتهای دشوار و حس همدردی پایین در کودکان مبتلا به نشانههای اختلال سلوک شایع است.
پژوهشها نشان داده است که ارتباط مناسب بین والد و کودک، دستیابی به نمویافتگی عاطفی را در فرد میسر ساخته و توانایی همدلی را افزایش میدهد (Sabzi & Sheikh al-Islami, 2016, Schaffer, Clark & Jeglic, 2009) و مطالبات والدین بسته به کیفیت رابطه والد-کودک در طول زمان به ارتقای سطح همدلی و رفتار جامعهپسند در نوجوانان کمک میکند (Nikogoftar & Mirghafari, 2020).
Investigating the Causal Relationship of Parents’ Physical and Emotional Violence with Anger Management and Aggressive Behavior of Children with Oppositional Defiant Disorder Mediated by Parent-Child Relationship and Empathy.