چکیده:
از شش واکۀ زبان فارسی واکههای /u: /، /i: / و /A: / کشیده هستند. التقای واکهها ناشی از افزودهشدن تکواژ جمع /-An/ به اسمهای مختوم به واکۀ /u: / توسط غلت [w] و در اسمهای مختوم به واکههای /i: / و /A: / توسط غلت [j] برطرف میشود. ضمن اینکه واکههای افراشته /u: / و /i: / کوتاهتر تلفظ میشوند؛ ولی تغییری در کشش واکۀ افتادۀ /A: / رخ نمیدهد. هدف این پژوهش تحلیلی این است که مشخص کند در فاصلة میان بازنمایی واجی و بازنمایی آوایی چه اتفاقی افتاده است. به این منظور، دو فرضیه تحلیل و بررسی شدهاند: طبق فرضیۀ نخست، طی فرایند غلتشدگی واکه یک جزء از هریک از واکههای افراشتة کشیدۀ /u: / و /i: / به غلت معادل آن یعنی [w] و [j] تبدیل شده و بهعنوان همخوان میانجی میان دو واکه قرار گرفته است. امّا براساس فرضیۀ دوم، التقای واکهها از رهگذر درج همخوان میانجی برطرف شده و پیامد این درج رخداد فرایند «کوتاهشدگی جبرانی» است. در این پژوهش استدلال میشود که فرضیة دوم درست است. این فرضیه سپس در چارچوب نظریۀ بهینگی تحلیل میشود
Persian has six vowels among which /u:/, /i:/ and /A:/ are long.The hiatus caused by adding the plural morpheme /-An/ to the nouns ending with /u:/ is resulved by the glide [w], while the hiatus in nouns ending with /i:/ and /A:/ is resulved by the glide [j]. Although the high vowels /u:/ and /i:/ are pronounced shorter, there is no change in the length of the low vowel /A:/. In this regard, the present research aims to figure out what occurs between the phonemic and phonetic representations. In so doing, two hypothses are being analyzed. According to the first one, a part of the high vowels /u:/ and /i:/ forms a corresponding glide i.e., [w] and [j] respectively, to act as an intervocalic consonant. However, in accordance with the second one, hiatus is resolved by directly inserting an intervocalic consonant that results in compensatory shortening. After arguing that the second hypothsis is correct, it is analyzed within Optimality Theory.
خلاصه ماشینی:
به این منظور، دو فرضيه تحليل و بررسي شدهاند: طبق فرضيۀ نخست، طي فرايند غلتشدگيِ واكه يك جزء از هريك از واكههاي افراشتة كشيدۀ /u / و /i / به غلت معادل آن يعني [w] و [j] تبديل شده و بهعنوان همخوان ميانجي ميان دو واكه قرار گرفته است.
بازنمايي التقای واکهها در این پژوهش تحلیلی چگونگي رفع التقاي واكههاي كشيده با واكۀ تكواژ جمع در زبان فارسي بررسی شده است.
طبق فرضيۀ نخست (كامبوزيا، 1385: 254-263؛ قلخاني و دیگران، 1401)، طي فرايند غلتشدگيِ واكه 1 يك جزء از هريك از واكههاي افراشتۀ كشيدۀ /u / و /i / به غلت معادل آن يعني 2 [w] و [j] تبديل شده و بهعنوان همخوان ميانجي ميان دو واكه قرار گرفته است.
ولي براساس فرضيۀ دوم التقاي واكهها از رهگذر درج همخوان ميانجي برطرف شده و پيامد اين درج رخداد فرايند كوتاهشدگي جبراني 3 است.
امّا دربارة اينكه در فاصله ميان درونداد و برونداد چه گذشته است، دو فرضيه زير را ميتوان مطرح کرد: 3-1 فرضيۀ نخست براساس كامبوزيا (1385: 254-263) و قلخاني و دیگران (1401) آنچه رخ داده، به این ترتيب است كه طي فرايند غلتشدگي واكه، يك جزء از هريك از واكههاي افراشتۀ /u / و /i / به غلت معادل آن تبديل شده و بهعنوان همخوان ميانجي ميان دو واكه قرار گرفته است.
رفع التقاي واكهها از رهگذر درج غلت ميانجي [j] ميان واكۀ /i / و واكۀ /(/ي تكواژ جمع، و رخداد فرايند كوتاهشدگي جبراني در واژۀ «ماهيان» در تابلو (2) تحليل شده است.