چکیده:
اصل حاکمیت اراده را باید یکی از بنیادی ترین اصولی دانست که در عالم حقوق وجود داشته و در واقع آن را به نوعی تضمین کننده ی سلامت روابط میان اشخاص تلقی نمود. این اصل که غالبا در روابط قراردادی مشهود می باشد، جز در موارد استثنا کاربرد داشته و اساس یک رابطه ی قراردادی را تشکیل می دهد. قوانین عقد نکاح نیز که به زعم قانونگذار یک عقد یا قرارداد محسوب می شود، علی رغم برخورداری از قوانین متعدد امری، در بسیاری از موارد بر پایه ی این اصل تدوین گردیده و به دلیل تکمیلی بودن قاعده، می توان با اراده ی اشخاص در خصوص آن تصمیم دیگری اتخاذ نمود. در پژوهش حاضر، به نفوذ اصل حاکمیت اراده در دو مرحله ی انعقاد عقد نکاح و آثار ناشی از آن پرداخته و تبلور این اصل در پرتو قانون، فقه و قواعد بین المللی مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین به بیان برخی نظریات متفاوت در باب وجود یا عدم وجود این اصل در عقد نکاح اشاره گردیده و در پایان به نتیجه گیری از بحث مذکور پرداخته شده است.
The principle of sovereignty of the will should be considered as one of the most fundamental principles that ever existed in the world of law, and in fact, it should be considered as a kind of guarantee of the health of relationships between people. This principle, which is often evident in contractual relationships, is used thoroughly except in exceptional cases and forms the basis of contractual relationships. The marriage contract laws, which according to the legislator is considered a contract, despite having several mandatory laws, in many cases were compiled on the basis of this principle and due to the supplementary nature of the rule, it can be done by the will of the persons regarding decision making. In the present study, the influence of the principle of the sovereignty of the will in the two stages of concluding a marriage contract and its effects has been investigated, and the crystallization of this principle has been examined in the light of law, jurisprudence and international rules. some different opinions about the presence or absence of this principle in the marriage contract have also been expressed, and at the end, the conclusion of the said discussion has been discussed.
خلاصه ماشینی:
2 در خصوص عقد ازدواج يا به تعبير فقهي و قانوني آن ، نکاح به عنوان منشا ايجاد حقوق خانواده ، بايد دو امر را از يکديگر تفکيک نمود: اول : اصل عقد نکاح : نکاح عقدي است که با اراده و توافق افراد ايجاد مي شود اما آثار آن به دليل اهميت توسط قانون مشخص مي شود ( قاسم زاده ، ١٣٨٤، ١٢).
دوم : شروط ضمن عقد نکاح : مشروعيت اين نهاد امري است که قانون معين نموده و براي آن قاعده مشخص مي نمايد (کار،١٣٨٧، ٢٤) اما در تعيين مفاد آن ، نفوذ اصل حاکميت اراده قابل مشاهده مي باشد.
(موسوي خميني ، ١٣٨٩مسئله ٢٣٧٤) ١-٢-٢- در قانون مطابق ماده ي ١٩٠ قانون مدني ، نه تنها وجود رضايت و قصد طرفين از شرايط اساسي براي صحت انعقاد عقد نکاح به شمار مي رود بلکه در مواد ديگري ، محدود نمودن اصل حاکميت اراده در ممانعت از ازدواج ممنوع گرديده است .
در خصوص آثار نکاح نيز بايد بيان داشت که هرچند بسياري از اين آثار بر فرد تحميل شده و امکان توافق برخلاف آن وجود ندارد، اما مواردي نيز مشاهده مي گردد که قانونگذار اجازه ي نفوذ اصل حاکميت اراده در آن را به فرد داده و فرد مي تواند با اختيار و اراده ي خود برخلاف قاعده ي موجود در قانون عمل نمايد، از زمره ي آن مي توان به انتخاب محل سکونت ، اشتغال و تحصيل زوجه و انتخاب شروط ضمن عقد اشاره نمود.