چکیده:
مفهوم حزن از سال 1820 انعکاس ویژهای در ادبیات جهانی و در ادبیات عربی و فارسی یافته است. انسان معاصر در پیوند دنیای درون خود با جهان بیرون تا حد زیادی ناکام مانده و این ناپیوندی او را به سوی گم گشتگی در عالم لایتنهای سوق میدهد و او را به این نتیجه میرساند که علیرغم تمام دستاوردها و اکتشافات بشری، تحت سیطرۀ قانونی ظالمانه و غیرمنطقی زندگی میکنند. طبیعی است هنگامی که انسان در جامعهی پیرامونیاش از برآورده شده اهداف و آرزوهای فردی و اجتماعی خویش ناامید شود؛ به اندوه و یاس پناه میبرد. در دورهی معاصر یعنی بعد از مشروطه که شعر از دربار خارج شده و بیش از پیش به بیان درد اجتماع میپردازد، میتوان گفت که تقریبا شادی از شعر معاصر رخت بربسته و جز پژواکی ضعیف چیزی از آن نمیشنویم. بحرانهای سیاسی و شرایط نابسامان اجتماعی در آفرینش ادبیات سیاه و پراندوه از دوران مشروطه تا آغاز حرکت انقلاب نقش غیر قابل انکاری داشته و بیشترین تاثیر سیاست بر شعر سیاه، به بعد از کودتای 28 مرداد بر میگردد. هوشنگ ابتهاج از بزرگ شاعران دورهی معاصر مورد مطالعه این پزوهش است و درصدد هستیم که حزن و اندوههای موجود در اشعارش که نشان از خصوصیات روحیاش است دریابیم و نیز از لحاظ صور خیال بررسی نماییم. روش انجام این پژوهش، توصیفی- تحلیل است. از نتایج این مقاله میتوان گفت که حزن و اندوه وی دارای دو دسته است از لحاظ اجتماعی و فردی. بعنوان نمونه رنج حاصل از بی-پولی و فساد، رنج حاصل از وعدههای دروغین، رنجهای شخصی چون: اندوه فراق یار، اندوه کهولت سن و....
خلاصه ماشینی:
(عابدي، ١٣٧٧: ٢-١) از آشکارترين ويژگيهاي شعر ابتهاج ميتوان به سروده هايي اشاره کرد که درباره غم ميهن ميباشد و ميتوان مضمون هاي وطني را در آن جست و جو کرد که درباره نکوهش انسان هاي کاهل و سست و نيز خيانت کاران به ميهن و مردم و طبيعت گرايي و نيز اشعار آزادي خواهانه در آن ها انعکاس يافته اند؛ بنابراين ميتوان گفت که از ديگر خصوصيات شعري وي، مسائل اجتماعي است ؛ هرچند مسائل شخص در آن ها قابل مشاهده است ، ولي بازتاب مضامين اجتماعي وي حکايت از آن دارد که هميشه غم اجتماع و ميهن و مردمش را در دل داشته و اين مشکلات در حيطه مضامين فردي و شخصيتي اوست .
اندوه براي وجود بيعدالتي در اين شعر هوشنگ ابتهاج خصلت هاي منفي زيادي را در بين مردم ديده است و از آنها دلتنگ شده است ، آن زمان که درباره بيعدالتي و ظلم سخن گفته است ، زماني که افراد براي اينکه بتوانند به اهداف خود برسند، دروغ را پيشه ميگيرند، آن هنگام که پول و ثروت در اولويت است و مردم حاضر هستند براي آنکه به ان برسند هر خيانتي را مرتکب شوند، زماني که تبعيض نژادي همانند گذشته در بين مردم وجود دارد و انسان هاي مظلوم بدست ستمکاران کشته ميشوند: چرا اعدامشان کردند؟/ ميپرسند ز من با چشم اشک آلود/ عزيزم ، دخترم / آنجا شگفت انگيز دنياي است .