چکیده:
چگونگی تغییر عمیق باور مشرکان عصر نزول از تکذیب پیامبر(ص) تا یقین به رسالت و پذیرش ولایت تام او، سؤالی در خور توجه است. چینش آیات محوری پیرامون نبوت بر اساس ترتیب نزول، سبب دستیابی به فرایند تحولآفرینی و روش خاص قرآنی در نهادینهسازی باور نبوت در جان اعراب است. بر این اساس، این پژوهش با روش تحلیلی ـ توصیفی به فرایند تحولآفرینی قرآن کریم در بعد نبوتباوری در سه مرحله دست یافته است. در اولین مرحله، قرآن کریم در نخستین سور مکی با طرح رسالت پیامبر(ص) و بیان اجمالی مباحث کلیدی پیرامون آن، از بعد انگیزشی جامعه را برای پذیرش حقانیت نبوت پیامبر(ص) آماده ساخته است. در دومین مرحله با ظهور مخالفتها و شبههافکنیها، با ارائه احتجاجات روشن، به تخریب پایههای استدلالی مشرکان و تبیین نبوت و اثبات حقانیت آن از بعد شناختی پرداخته است و در مرحله سوم بعد از دوران مدنی با تبیین جایگاه حقیقی پیامبر(ص) در جهت تعمیق و عملیاتی ساختن نبوتباوری از طریق تبیین وظایف عملی در مقابل پیامبر(ص) و رفتارسازی مبتنی بر ولایتپذیری، در جهت تحقق اهداف رسالت گام برداشته است.
ان السوال عن کیفیه التغییر الجذری لاعتقاد المشرکین فی عصر النزول من تکذیب النبی الاکرم الی تصدیقه والایمان برسالته والقبول بولایته التامه هو من الاسيله العمیقه والمهمه للغایه. وان ترتیب الایات المتمحوره حول موضوع النبوه وفقا لترتیب النزول سیودی الی کشف عملیه التحول، وکشف الاسلوب القرانی الخاص فی تهیيه الارضیه للایمان بالنبوه فی قلوب العرب انذاک. وبناء علیه حدد هذا البحث، القايم علی المنهج الوصفی التحلیلی، عملیه التحول والتغییر التی اوجدها القران الکریم علی صعید الایمان بالنبوه فی ثلاث مراحل. فی المرحله الاولی اعد القران الکریم المجتمع للقبول بصدق نبوه الرسول الاعظم عبر الحدیث عن رساله الرسول الاکرم فی اوايل السور المکیه، وبیان المسايل الاساس حولها. وفی المرحله الثانیه، ومع ظهور المعارضه والقاء الشبهات حول النبوه، قدم القران الکریم احتجاجات واضحه لنقض اسس استدلالات المشرکین، واثبات صدق النبوه فی البعد المعرفی. اما المرحله الثالثه، وهی فتره المدینه، فتحدثت الایات الشریفه حول بیان المکانه الحقیقیه لخاتم الرسل ؛ بهدف تعمیق الاعتقاد بالنبوه، واخراج هذا الایمان الی البعد العملی عن طریق بیان الواجبات العملیه للمسلمین تجاه الرسول ، وبناء السلوکیات المبنیه علی القبول بالولایه فی سبیل تحقیق اهداف الرساله.
How to profoundly change the beliefs of the polytheists during the age of revelation from the denial of the Prophet (pbuh) to the certainty of his Message and the acceptance of his full guardianship is a question worthy of attention. The order of verses about prophecy based on the order of revelation is the reason to lead a transformative process and a special Quranic method in institutionalizing the belief of prophecy in the lives of Arabs. In the first stage, the Holy Quran in the first Makki (Arabic: المکی, suras revealed in Mecca) chapters has prepared the community from the motivational side to accept the truth of the Prophet’s (pbuh) prophecy and briefly stating the key issues surrounding it. The Holy Book of Quran at the time of the emergence of oppositions and doubts (the second stage) destroyed the arguments of the polytheists and explained the prophecy and proved its authenticity from a cognitive perspective in the second stage by presenting clear arguments. and the Holy Book of Quran in the third stage after Madani (Arabic: المدنی, suras revealed in Medina) period has undertaken measures in order to fulfill the goals of the Massage by explaining the true position of the Prophet (pbuh) to deepen and operationalize the Prophetic belief through explaining practical duties for the Prophet (pbuh) and behavior based on the acceptance of Walaya (Arabic: ولایه, meaning “guardianship” or “governance”).
خلاصه ماشینی:
باور به عدم امکان اتصال نوع بشر به خدا آیه 95 سوره اسراء (شن50) بعد از بیان برخی بهانههای مشرکان در مقابل پذیرش رسالت پیامبر( تصریح میکند: «تنها چیزی که بعد از آمدن هدایت، مانع شد مردم ایمان بیاورند، این بود که گفتند: آیا خداوند بشری را به عنوان رسول فرستاده است».
قرآن در مقابله با این تفکر باطل، از هر دو رویکرد آگاهیبخشی و هشداری استفاده میکند: الف) آگاهیبخشی اعطای بینش، بخشی از پاسخ قرآنی در مقابله با نوع تفکر مشرکان درباره عدم امکان ارتباط بشر با خداوند است: 1ـ انبیاء از جنس بشر: توجه دادن به عمومیت خصوصیات ظاهری همه پیامبران در آیه 20 فرقان (شن42)، پاسخی استدلالی با استناد به تجربه تاریخی حضور انبیا در میان امتهاست که با توجه به غلبه حسگرایی مشرکان، روشی ساده در جهت هدایتشان برای پذیرش رسالت پیامبر( تحلیل میشود: «ما پیش از تو پیامبران [خود] را نفرستادیم، جز اینکه آنان [نیز] غذا میخوردند و در بازارها راه میرفتند».
آنچه بیان شد، تحلیلی از فرایند تحولبخشی در مرحله دوم است که بر مبنای آیات این مرحله، قرآن از یکسو از طریق مقابله با دلایل ظاهری و اصلی انکار نبوت، بطلان این دلایل را روشن میسازد و از سوی دیگر با بیان دلایل صدق دعوت پیامبر( ، از نظر ذهنی مخاطب را متقاعد به پذیرش باور نبوت میکند.