چکیده:
نوع بشر برای حفظ بقای خود باید در جوامع با یکدیگر زندگی و همکاری کنند. این نیاز و ظرفیت برای همکاری، پرسشهایی را در مورد چگونگی سازماندهی روابط اعضای جامعه ایجاد میکند. «عدالت» بهعنوان یکی از بنیادیترین مفاهیم در مکتب فکری اسلام و حقوق بشر امروزی نقش تعیینکنندهای را در این زمینه ایفا مینماید. دین همواره نقش قدرتمندی در شکلدهی اندیشههای عدالت اجتماعی، سرکوب و رهایی داشته است که میتواند همچون دو روی یک سکه، هم به عنوان وسیله ای برای آزار مورد استفاده قرار گیرد و هم عدالت اجتماعی را به عنوان یک الزام اخلاقی ترویج نماید. این مقاله بر آن است تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای و اینترنتی، نقشه ای کلی از شیوه های درک عدالت در ساحت اسلام و حقوق بشر نوین ارائه نماید. مسئلهای که به یکی از چالشهای مهم بین حقوق اسلام و حقوق بشر معاصر تبدیلشده، تفاوتهایی است که در تفسیر اسلام و حقوق بشر از مفهوم عدالت حاصل میشوند.نتایج حاصل از این تحقیق نشان دهنده آن است که ادیان توحیدی، و به خصوص اسلام،بیش از هر تفکر دیگری، کمک قابل توجهی به توسعه جوامع عادلانه تر و انسانی ترکرده اند. بنابراین به نظر میرسدتلاش درجهت الهام گیری اسنادحقوق بشری از آموزه های اسلامی، امری دور از ذهن نیست.اگراندیشمندان حقوق بشر الگوی کامل حقوق انسانی را در نوشتجات متفکرین اسلامی به دور از هرگونه یکجانبه گرایی بیابند،جوانه های تدوین حقوق بشری تکامل یافته تر و انسانی تر از گذشته،به تدریج رویش خودرا آغاز خواهند نمود.
In order to survive, mankind must live and cooperate with each other in communities. This need and capacity for cooperation creates questions about how to organize the relations of society members."Justice" as one of the most fundamental concepts in the Islamic school of thought and current human rights plays a decisive role in this field. Religion has always played a powerful role in shaping the ideas of social justice, repression and liberation, which can be used as two sides of the same coin, both as a means of abuse and to promote social justice as a moral obligation. This article aims to present a general map of the methods of understanding justice in the field of Islam and modern human rights by using the descriptive-analytical method and library and internet resources. An issue that has become one of the important challenges between Islamic law and contemporary human rights is the differences that result from the concept of justice in the interpretation of Islam and human rights. The results of this research show that monotheistic religions, especially Islam, have contributed significantly to the development of more just and humane societies than any other thought. Therefore, it seems that trying to inspire human rights documents from Islamic teachings is not far-fetched. If human rights thinkers find the complete model of human rights in the writings of Islamic thinkers, away from any unilateralism, the seeds of developing human rights, more developed and humane than in the past, will gradually begin to grow.
خلاصه ماشینی:
بنابراين ، اين مقاله به دنبال پاسخ به اين پرسـش نيسـت کـه آيا در اسلام عدالت مورد پذيرش قرار گرفته است يا خير، بلکه در پي چگونگي اين امـر در تطبيـق بـا انديشه مبتنـي بـر حقـوق بشـر امـروزي اسـت .
جامعـه بـين المللـي بايـد از تقويـت و تـرويج ايـن ارزش هـا در همـه دنيـا پشـتيباني کند(مظهري و بنده علي، ١٤٠١: ١٢١) امروزه جامعه جهاني به منظور حفظ و ارزش نهـادن بـه حقـوق بنيادي افراد، توافقات بين المللي که اکثراً اصـل کلـي منـع تبعـيض در اعلاميـه جهـاني حقـوق بشـر را منعکس ميکنند، مورد توجه قرار داده است (٤ :١٩٥١ ,Sabine).
پس سؤال اين اسـت کـه مفهـوم عدالت در اسناد حقوق بشر و اسلام چيست ؟ در فضاي محدود اين مقاله تنها مي تـوان برخـي نکـات را به صورت محدود ارائه داد متأسفانه ، حذف ضروري بحث هاي ظريف و تحقيقات پشـتيبان ممکـن است تعاملات اجتماعي پيچيده را ساده تر از آنچه هست جلوه دهد.
در دستورالعمل حقوق بشري، عدالت قصاصي نظريه اي در مورد مجازات اسـت کـه بـر اسـاس آن وقتي مجرم قانون را زير پا ميگذارد، عدالت ايجاب ميکند که در ازاي آن متضرر شود و پاسـخ بـه جرم متناسب با جرم باشد(١٩٨٥:١٧ ,Sadurski) عدالت قصاصي که ميتوان آن را عدالت کيفـري نيز ناميد، بر چگونگي مجازات مجرم تمرکز داشته و مبتني بر اين ايده است که هنگـام ارتکـاب خطـا، فرد خاطي بايد مجازات متناسبي دريافت کند.
Social Justice in Islam and Human Rights.
SOCIAL JUSTICE AND HUMAN RIGHTS.