چکیده:
واکاوی متون برمبنای نظریههای جدید نقد ادبی، یکی از روشهای دستیابی به جنبههای ساختاری آنها در عصر حاضر است. ازجمله این نظریهها، مدل ارتباطی یاکوبسن، زبانشناس روسی است. یاکوبسن به مسائل ساختار زبانی در شعر توجّه داشته و شعر را جزء جداییناپذیر زبانشناسی دانسته است. وی ارتباط را از راه شش کارکرد عاطفی، ترغیبی، همدلی، ارجاعی، فرازبانی و ادبی زبان تعریف کرده است. پژوهش حاضر میکوشد بهصورت تطبیقی و با رویکرد توصیفی - تحلیلی، به جستجوی ساختار زبان و کارکردهای اساسی آن از منظر مدل ارتباطی یاکوبسن در اشعار سنیه صالح (1935-1985) شاعر معاصر اهل سوریه و طاهره صفارزاده (1315-1387) شاعر معاصر ایرانی بپردازد. یافتهها نشان میدهد، با توجّه به ویژگیهای شعری و همچنین مضامین موجود در دیوان «دیدار صبح» از صفارزاده، وجه غالب نقشهای زبانی در آن بهترتیب نقشهای؛ ارجاعی، ترغیبی و ادبی است، چنانکه نقشهای عاطفی، ادبی و ارجاعی از نقشهای غالب کلامی در دیوان «الزمن الضیق» از سنیه صالح است. بررسی فرایند ارتباط در دیوانهای هر دو شاعر در آشنایی بهتر و بیشتر با نگرش و عقاید و اندیشۀ شاعران مؤثّر افتاده است.
The analysis of texts based on new theories of literary criticism is one of the ways to be informed about their structural aspects in the present age. One of these theories is the communication model of Jacobsen, a Russian linguist. Jacobsen focuses more on the issues of linguistic structure in poetry and considers poetry as an integral part of linguistics. As he implements, communication is defined through the six functions of emotive, conative, phatic, referential, metalinguistic, and poetic language. This study tries to investigate the structure of language and its basic functions from the perspective of Yakubsen communication model in the poems of contemporary Syrian poet Sanieh Saleh (1935-1985) and contemporary Iranian poet Tahereh Saffarzadeh (1936-2007) in a comparative and descriptive-analytical approach. Having considered the poetic coordinates as well as the themes in Saffarzadeh's "Didar-e Sobh", the findings reveal that the predominant aspect of its linguistic functions is in the order of its functions that is referential, conative, and poetic similar to the emotive, poetic, and referential functions that are among the dominant theological functions in the Divan of “alzaman aldayq” from Sanieh Saleh. The study of the communication process in the Diwan Poetry of both poets has been effective in getting better and more familiar with their attitudes, ideas and thoughts.
خلاصه ماشینی:
ضرورت، اهمّیت و هدف هدف از پژوهش حاضر، واکاوی فرایند ارتباطی و دستیابی به نقشهای ششگانۀ زبان در دیوان «الزمن الضیق» سنیه صالح و «دیدار صبح» طاهره صفارزاده و سپس تطبیق آنها با یکدیگر است.
عناصر سازندۀ ارتباط و نقشهای زبان در مدل ارتباطی یاکوبسن (منبع: صفوی، 1394: 38) ازنظر یاکوبسن میان ادبیات و زبانشناسی پیوندی حقیقی و طبیعی برقرار است، وی بر این مبنا نظریۀ ارتباطی را در بررسی متون ادبی و راهیابی به معنای مورد نظر نویسنده بسیار راهگشا میداند، چنانکه بیان میدارد: «زبانشناسانی که به نقش ادبی زبان عنایتی ندارند و ادیبانی که به مسائل زبانشناختی توجّهی نشان نمیدهند و روشهای این علم را نمیشناسند هر دو برخلاف اصول زمانه خویش حرکت میکنند» (ناصح، 1388: 158) الف: نقش ترغیبی: در این نقش زبانی جهتگیری پیام به سمت گیرنده است و گیرنده همان مخاطب است که شاعر یا نویسنده در یک متن پیام خود را به او انتقال میدهد.
چنانکه صفارزاده نیز از این صوت برای ایجاد این نقش بهره میگیرد: «آه ای خدا/ از عمر ما بکاه» (صفارزاده، 1384: 10) سنیه صالح با بیان احساس خود از طریق مونولوگ یا حدیث نفس و صفارزاده در ارتباط خود با خدا، هر دو با بهکارگیری صوت «آه» که یکی از اصواتی است که نمایانگر حالات درونی است، نقش عاطفی زبان را برجسته ساختهاند.
نقشهای ارتباط کلامی حاصل از تأکید بر عناصر ششگانۀ زبانی غالباً تلفیقی از نقشهای ترغیبی، فرازبانی، ارجاعی، عاطفی، همدلی و گاه ادبی است که در این میان به سبب مخاطب محور بودن و نیز رویکرد اجتماعی و تعلیمی کلام در اشعار صفارزاده، نقش ترغیبی و ارجاعی و سپس دیگر نقشهای زبان از برجستگی بیشتری برخوردار است.
Study of linguistic approaches in Persian language and literature research.