چکیده:
در دورۀ معاصر، با رشد روزافزون نویسندگان زن، ضرورت بررسی سبک زنانه و زنانهنویسی مورد توجّه پژوهشگران قرار گرفته است. در میان نظریهپردازان این حوزه، نامهای رابین لیکاف و سارا میلز به دلیل ارائۀ الگوهای کاربردی متمایز است. لیکاف با تأکید بر تفاوتهای زبانی زنان و مردان، ویژگیهایی را برای زبان زنانه برمیشمارد و میلز برای تحلیل زبانی آثار زنان، سه سطح واژگان، جملات و گفتمان را مورد توجه قرار میدهد. پژوهش حاضر بر مبنای سبکشناسی عملی، با روش توصیفی - تحلیلی، بر اساس تلفیق نظریات لیکاف و میلز، در چهار سطح: 1. واژگانی 2. نحوی 3. بلاغی 4. گفتمان، با هدف یافتن مشخصههای زنانهنویسی، در نمایشنامۀ عروس، نوشتۀ فریده فرجام -اولین نمایشنامهنویس زن ایرانی- انجام شده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که نویسنده علاوه بر بهرهگیری از نشانههای زبانی زنانه در واژگان و نحو و بلاغت، در سطح گفتمان هم، در پی به چالش کشیدن فرهنگ مردانه، احقاق حقوق زنان، تحول در شخصیت زنان و آگاهیبخشی بوده است. همچنین تأثیر جنسیت نویسنده بر زبان متن از دیگر مؤلفههایی است که الگوهای نظری را تأیید میکند.
This study focuses on feminine style which is noticed by researchers regarding the increasing number of female writers in the contemporary era. The names of Robin Lakoff and Sarah Mills are distinguished among the theorists of this field, due to the presentation of practical models. Lakoff enumerates some features of feminine language emphasizing the linguistic differences between men and women, and Mills considers three levels of vocabulary, sentences and discourse in the linguistic analysis of feminine works. The methodology of the current research is discourse analysis based on the integration of Lakoff and Mills' theories on four levels: 1. lexical 2. syntactic 3. rhetorical 4. Discourse. The purpose of the study is to find the characteristics of feminine style in The Bride written by Faridah Farjam who was the first Iranian female playwriter. The findings of the research indicate that the author used feminine linguistics in vocabulary, syntax, and rhetoric at the discourse level, to challenge male culture and assert women’s rights, and develop their personality and awareness. Also, the influence of the author’s gender on the tone of the text is another component for confirming the theoretical models.
خلاصه ماشینی:
لیکاف با تأکید بر تفاوت های زبانی زنان و مردان ، ویژگیهایی را برای زبان زنانه برمیشمارد و میلز برای تحلیل زبانی آثار زنان ، سه سطح واژگان ، جملات و گفتمان را مورد توجه قرار میدهد.
گفتمان ، با هدف یافتن مشخصه های زنانه نویسی، در نمایشنامۀ عروس ، نوشتۀ فریده فرجام -اولین نمایشنامه نویس زن ایرانی- انجام شده است .
تفاوت جایگاه و نقش های زنان و مردان در اجتماع ، نمودهای رفتاری متفاوتی را سبب میشود که زبان به سادگی، این حقیقت اجتماعی را در خود منعکس میکند.
میلز معتقد است نویسندگان زن ، گزینه های متفاوت زبانی را در ساختار و محتوای آثارشان دربارۀ ویژگیهای زنانه ، عواطف و احساسات و دیدگاه های زنان به کار میبرند، بنابراین ، تحلیل زبانی متن باید در سه سطح انجام گیرد: ١.
تحلیل داده ها در نمایشنامه تحلیل داده ها در نمایشــنامه ، همان طور که در بخش مبانی نظری گفته شــد، در چهار ســطح : واژگانی، نحوی، بلاغی و گفتمان انجام میگردد و هر سطح با توجه به متغیرهای لحاظ شده در متن تحلیل می شود؛ بنابراین ممکن است در هر متنی، تمام ویژگیهای یادشده از دیدگاه لیکاف و میلز دیده نشود.
(108 :1393 در میان این موارد، یک مورد از دشنام های خاص زبان زنانه به کار رفته است ، که میتوان آن را در زمرۀ واژگان نشان دار زنانه به شمار آورد : «عذرا خانم ...