چکیده:
در بررسی نقش آموزش بر سلامت و امید به زندگی نظریات متفاوتی وجود دارد. در نظریه گردسمن (1972) اشخاصی که آموزش بهتری دارند سلامتی را با کارایی بیشتری تولید میکنند. یعنی آموزش موجب انتقال تابع تولید سلامت بالا میشود. افراد تحصیل کرده فناوری را بهتر میفهمند و اطلاعات بیشتری در مورد چگونه سالم بودن دارند، براساس این نظریه انتقال منابع عمدی از بخش سلامت به بخش آموزش میتواند مفید باشد (گردسمن، 2000). روزن (1982) معتقد است که جوامع با سطح آموزشی بالاتر براساس آموختههای خود و درک اهمیت رعایت بهداشت جسمی و روحی، توجه بیشتری به رعایت بهداشت و ایجاد تسهیلات بهداشتی مناسب خواهند کرد. از آنجا که مدراج علمی و آموزشی برخلاف سایر عوامل اجتماعی موثر بر سلامت پس از اکتساب از بین نمیرود اثرات قویتری بر وضعیت سلامت افراد بر جای میگذارد، به گونهای که کودکانی که از آموزش مناسب برخوردارند. احتمالا انتخابهای سالمتری را برای زندگی در بزرگسالی در مواردی نظیر، تغذیه، رعایت بهداشت فردی، استفاده از الکل و دخانیات و میدان ورزش خواهند داشت. بهرمان (1998) معتقد است آموزش علاوه بر تاثیر مستقیم بازده نهایی عوامل دیگر موثر بر سلامتی را نیز بهبود میبخشد.
خلاصه ماشینی:
براساس اين تعريف فردي داراي سلامت روان است که : «توانمنديهاي خود را بشناسد و توانايي مقابله با استرس هاي روزمره را داشته باشد و به شکل مفيد و مؤثري در جامعه مشارکت و فعاليت داشته باشد» (سازمان بهداشت جهاني، ٢٠٠١).
در اين مدل بسيار ابتدايي تصور بر اين است که سلامت روان همان احساس شادي و کاميابي است اگر عواقب يک ارزش شاديآور آسيب وارد شدن به آينده خود يا جامعه باشد نميتواند شادي ناشي از آن را ملاکي براي سلامتي به حساب آورد و با توجه به اين موضوع چنين استنباط ميشود که عامل تعيين کننده در موضوع شادابي و سرحال بودن «ارزش ها ميباشد نه شادي به هر دليل ».
349 ٤- سلامت روان به عنوان باز آرام گيري با تاب آوري در اين مورد آموختن مديريت استرس و مداواي بهتر با آن است که منجر به بازگشت آرامش روان به انسان ميشود زيرا زندگي پر از استرس است و افراد پس از تجربه استرس واکنش هاي متفاوتي نشان ميدهند برخي به سرعت به وضعيت تعادل و آرامش باز ميگردند.
استوارت ١(١٩٧١) از متغير بهبود منابع آبي به عنوان يکي از متغيرهاي جانشين براي پيشگيري از بيماري در مطالعه خود جهت بررسي عوامل تأثير گذار بر اميد به زندگي استفاده کرده است با توجه به اين که بيشترين سهم بيماريها مربوط به آب و غذاي ناسالم ميباشد، از آب سالم به عنوان يکي از فاکتوراهي مهم سلامتي و به عنوان يک متغير پيشگيري (از بيماري) نام برده ميشود (مکيان و طاهرپور، ١٣٩٥).
f. (1995) Trust: the social virtues and Creation of Personality,\New York,free press.
"Predicting organizational trust level of school managers and teachers at elementary schools", Procedia Social and Behavioral Sciences, 1.