چکیده:
این پژوهش به دنبال آزمون مدلی از پیشایندهای خرابکاری خدمات در سطح فردی با نقش تعدیلگر هوش عاطفی و حساسیت به بد رفتاری در شرکت آب و فاضلاب استان همدان بوده است. روش پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش جمعآوری دادهها، توصیفی ـ پیمایشی بود. نمونه آماری پژوهش 150 نفر از کارکنان شرکت آب و فاضلاب استان همدان که با اربابرجوع در ارتباط بودند انتخاب شدند. دادههای حاصل با استفاده از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار Smart-PLS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتهها نشان داد که احساس طردشدگی در محیط کار، سرپرستی سوءاستفاده گرایانه و ناهمسانی هیجانی بر خرابکاری خدمات کارکنان شرکت آب و فاضلاب تأثیرگذار است و ادراک از بدرفتاری مشتریان تأثیری معنادار بر خرابکاری خدمات نداشته است و از سوی دیگر تجزیهوتحلیل حاصل از فرضیههای فرعی نشان داد که هوش عاطفی رابطه بین ناهمسانی هیجانی و خرابکاری خدمات کارکنان شرکت آب و فاضلاب را تعدیل میکند و حساسیت به بدرفتاری رابطه بین سرپرستی سوءاستفاده گرایانه و خرابکاری خدمات کارکنان را تعدیل میکند و از طرف دیگر هوش عاطفی رابطه بین ادراک از بد رفتاری مشتری و خرابکاری خدمات را تعدیل نمیکند.
This study sought to test a model of service sabotage precedents at the individual level with the moderator role of emotional intelligence and sensitivity to Sensitivity to interpersonal treatment in the Hamadan Water and Sewerage Department. The method of the present study was applied in terms of purpose and descriptive-survey in terms of data collection method. The statistical sample of the study was 150 employees of Hamadan Water and Sewerage Company who were in contact with the client. The obtained data were analyzed using structural equation modeling approach and Smart-PLS software. The research findings show that Workplace Ostracism, abusive supervision and Emotional Dissonance affect the Service Sabotage of Water and Sewerage Department employees and Perceived Customer Mistreatment has not had a significant effect on Service Sabotage. On the other hand, The hypotheses show that emotional intelligence has a moderate role in the relationship between Emotional Dissonance and Service Sabotage of Water and Sewerage Department employees and Sensitivity to interpersonal treatment has a moderate role in the relationship between abusive supervision and Service Sabotage and emotional intelligence doesn’t moderate role in the relationship between Perceived Customer Mistreatment and Service Sabotage. The prevalence of service sabotage in administrative organizations and its impact on organizational performance and reducing the quality of services due to service sabotage.
خلاصه ماشینی:
يافتـه هـا نشان داد که احساس طردشدگي در محيط کار، سرپرستي سوءاستفاده گرايانـه و ناهمسـاني هيجـاني بـر خرابکـاري خـدمات کارکنـان شـرکت آب و فاضـلاب تأثيرگـذار اسـت و ادراک از بـدرفتاري مشـتريان تـأثيري معنـيدار بـر خرابکاري خدمات نداشته است و ازسويديگر تجزيه وتحليل حاصل از فرضيه هاي فرعي نشان داد که هوش عاطفي، رابطه بين ناهمساني هيجاني و خرابکاري خدمات کارکنان شرکت آب و فاضلاب را تعديل ميکند و حساسـيت بـه بدرفتاري، رابطه بين سرپرستي سوءاستفاده گرايانه و خرابکاري خدمات کارکنان را تعديل ميکند و ازطرف ديگـر، هوش عاطفي، رابطه بين ادراک از بدرفتاري مشتري و خرابکاري خدمات را تعديل نميکند.
حساسيت به بدرفتاري، هوش عاطفي ضعيف ، ادراک بدرفتاري مشتري به عنوان يک مشکل روبه رشد براي سازمان هاي خدماتي شناخته شده است که ميتواند خرابکـاري خـدمات را بـراي شـرکت آب و فاضـلاب استان همدان دربرداشته باشد.
به عنوان مثال ، مطالعه وانگ و همکاران ٢ (٢٠١١) نشان داد که خودکارآمدي کارکنان خدماتي بـراي تنظـيم عاطفي مستقيما با تنظيم رفتاري آنها در مواجهه با بدرفتاري با مشتري مرتبط است ، بنابراين ، تأثير بـدرفتاري با مشتري را تضعيف مي کند و خرابکاري خدمات را کاهش مي دهد.
نتايج اين پژوهش نيز نشـان داد کـه ناهمساني هيجاني بر خرابکاري خدمات کارکنان شرکت آب و فاضلاب تأثيرگـذار اسـت و بـا يافتـه هـاي پژوهشگراني همچون لي و اکي (٢٠١٤) و عليپور و همکاران (٢٠٢١) مطابقت دارد.
Understanding the role of emotional intelligence and work status in service sabotage: Developing and testing a three-way interaction model.