چکیده:
سقط عمدی جنین علاوهبر اینکه از لحاظ قانونی جرم محسوب میشود، از جهت اخلاقی نیز ناپسند بوده و شرعاً نیزحرام است، اما در شرایطی مانند ناقصالخلقه بودن جنین و بارداری منجر به خطر جانی برای مادر، قانونگذار با توجه به قواعدی چون نفی عسر و حرج و لاضرر، ماده قانونی تصویب کرده است که بهموجب آن میتوان در شرایطی ویژه سقط جنین کرد. در این مقاله سعی بر آن شده است با نگاهی نقادانه و تحلیلی، این مسئله از جهت لزوم یا عدم لزوم کسب رضایت پدر مورد بررسی قرار گیرد؛ چرا که در مواردی که خطر جانی برای مادر وجود داشته باشد، نیازی به رضایت پدر نیست، ولی در موردی مانند ناقصالخلقه بودن جنین، عسر و حرج و سختی بعد از تولد، متوجه زوجین، هر دوست. این مقاله با توجه به حقوق فرزند بر پدر در پی اثبات این مدعاست که اگر پدری بنا بر هر علتی، در خواست ادامه بارداری را داشته باشد، نباید سقط جنین پزشکی صورت گیرد. ازاینرو قانونگذار باید در ماده و تبصره قانونی در مورد عدم قید رضایت پدر تجدید نظر کند. این نوشتار با بهرهگیری از ادلهای مانند نسب پدر، وجوب نفقه بر او، ولایت وی بر فرزندان، سرپرستی خانواده توسط وی و... به اثبات مدعای فوق پرداخته است.
Deliberate abortion is immoral and forbidden by sharia. It is permitted, however, only in case there is risk in pregnancy or the possibility of the fetus’ anomalies. In the latter condition, the law protects motherhood by resorting to the ‘distress and constriction negation’ principle (usr-o-haraj). The article intends to take a critical look at the issue by exploring the necessity of the father’s consent to abortion, due to the fact that if the mother’s health and survival is at risk, the father’s consent is out of question, but when there is the risk of fetus’ anomalies and the application of ‘distress and constriction negation’ principle, both parents are involved. Here, we are discussing the child’s right of survival that the father has to abide by, and want to prove the fact that if the father disapproves, the therapeutical abortion must not be carried out. Hence the need to revise the law pertaining to the absence of the father’s consent. We have benefited from proofs such as the father’s kinship, his obligation for his family’s subsistence and guardianship.
خلاصه ماشینی:
واکاوي نقش رضايت پدر در سقط جنين پزشکي محمود اکبري * تاريخ دريافت : ١٤٠٠/٠٥/٢٠ زهرا افراسيابي ** تاريخ پذيرش : ١٤٠٠/١٠/١٣ نوع مقاله : پژوهشي چکيده سقط عمدي جنين علاوه بر اينکه از لحاظ قانوني جرم محسوب ميشود، از جهت اخلاقي نيز ناپسند بوده و شرعا نيزحرام است ، اما در شرايطي مانند ناقص الخلقه بودن جنين و بارداري منجر به خطر جاني براي مادر، قانون گذار با توجه به قواعدي چون نفي عسر و حرج و لاضرر، ماده قانوني تصويب کرده است که به موجب آن ميتوان در شرايطي ويژه سقط جنين کرد.
در اين مقاله سعي بر آن شده است با نگاهي نقادانه و تحليلي، اين مسئله از جهت لزوم يا عدم لزوم کسب رضايت پدر مورد بررسي قرار گيرد؛ چرا که در مواردي که خطر جاني براي مادر وجود داشته باشد، نيازي به رضايت پدر نيست ، ولي در موردي مانند ناقص الخلقه بودن جنين ، عسر و حرج و سختي بعد از تولد، متوجه زوجين ، هر دوست .
در اين مقاله سعي شده است با نگاهي نقادانه ، نقش پدر به عنوان ولي قانوني فرزند بررسي شود تا معلوم شود مطابق ضوابط فقهي، رضايت پدر دراين خصوص ميتواند نقشي داشته باشد يا خير؟ در واقع ، سؤال اصلي اين نوشتار آن است که در صورت مخالفت پدر با سقط جنين ، وي ميتواند مانع از اين اقدام شود يا خير؟ در همين راستا، مباني فقهي مورد واکاوي قرار ميگيرد تا پاسخي درخور به سؤال فوق داده شود.