چکیده:
یکی از آیاتی که از سوی مفسران و به دنبال آنها، مترجمان فارسی معاصر، معرکه آراء مختلف و بعضاً متعارضی واقع شده، آیه سوم سوره نساء است که در زمینه «چگونگی ارتباطدهی بین جمله و جزای شرط، معادل «ما طابَ» و معنای «مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ» قابل مشاهده است. مقاله حاضر، با هدف ارائه تفسیر صحیح از این موارد و دستیابی به ترجمهای صحیح از آنها و استمداد از روش کتابخانهای در گردآوری مطالب و شیوه اسنادی در نقل دیدگاهها و روش تحلیلی - توصیفیِ در ارزیابی دادهها، درصدد برآمده است تا ابتدا این عبارات چالشبرانگیز را با استفاده از مصادر لغوی و تفسیری مشهور، بررسی و تحلیل نموده و سپس با ابتناء بر دستاورد موجود، برخی ترجمههای فارسی معاصر قرآن (خرمشاهی، صفارزاده، صفوی، حداد عادل، فولادوند، مشکینی، مکارم شیرازی و یزدی) را نیز ارزیابی کند. برآیند پژوهش حاضر در بررسی بخشی از آیه، این شد که هفت نظر مطرحشده درباره ارتباط بین جمله و جواب شرط، بهویژه تقدیر «سرپرستی» و تفسیر «مِنَ النِّساءِ» به بیوهزنان، نادرست هستند و تنها تقدیر «نکاح»، مناسبترین نظر محسوب میشود. افزون بر اینکه، یزدی در معنایابی موارد فوق، نسبت به دیگر مترجمان، مناسبتر عمل کرده است.
خلاصه ماشینی:
تدقیق در آیه، بیانگر دقت نظر قرآن در پرداختن به مسائل مربوط به ازدواج دختران ایتام و بنیان خانواده در میان مردان و زنان است؛ امری که برخی از مفسران و مترجمان در خصوص بیان چگونگی ارتباطدهی بین جمله و جزای شرط، معادل «ما طابَ» و معنای «مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ»، آراء مختلف و بعضاً متعارضی ارائه دادهاند؛ به نحویکه جمع آنها با یکدیگر سخت و شاید ناممکن باشد.
لکن برخی از مسلمانان، از اجرای عدالت در برآوردن نیازهای مختلف و گسترده ایتام با سرپرستی در واهمه بودند که خدای متعال با آیه: «وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُوا فِي الْيَتامى»، آنها را از تصرف اموال ایتام منع نمود و برای برونرفت از این بحران و برطرفکردن نیازهای مادران آنها، با نزول آیه: «فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ»، ازدواج مردان با بیوهزنان مختلف را بلامانع کرد تا هم امکان مصرف و هزینه اموال یتیمان در راستای مصالح آنها فراهم شود و هم از گسترش فساد در جامعه جلوگیری به عمل آید (معرفت، 1423، ص163؛ حیدری، سلسه مباحث درباره «چندهمسری از دیدگاه قرآن کریم»، 30/09/1398).
تقدیر «فلا تنكحوهن» در جمله شرط اکثر قریب به اتفاق مفسران با استناد به بیانی از عایشه (طبری، 1412، ج4، ص155؛ طوسی، بیتا، ج3، ص103؛ ابنعاشور، 1420، ج4، ص15 و قطب، 1425، ج1، ص578) یا ترسیم فضای اجتماعی زمان نزولِ آیه مبنی بر بقای آثار جاهلیت در جامعه اسلامی (طباطبایی، 1390، ج4، ص166-167 و جوادی آملی، 1389، ج17، ص244-260)، از جمله تضییع حقوقِ افراد ضعیف به طور عام و حقوق یتیمان و زنان به طور خاص، و ردّ این امر از سوی خدای متعال در آیه قبلی، معتقدند این آیه علاوه بر اهتمام و سفارش به مراعات عدالت درباره اموال یتیمان، در مقام دقت در ازدواجدادنِ دختران یتیم است؛ لذا جزای شرطِ حقیقیِ «وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُوا فِي الْيَتامى»، عبارتِ مقدرِ «فلا تنكحوهن» است.