چکیده:
شعر حجم بهعنوان یکی از گونههای شعر نو ـ که بیشتر با شیوۀ سرایش یدالله رؤیایی شناخته میشود ـ یکی از ابهامبرانگیزترین گونههای شعری معاصر است که تعاریف متفاوت و گاه متناقضی برای آن ارائهشده است. در این پژوهش با بهرهگیری از منابع کتابخانهای و رویکرد تحلیلی ـ توصیفی، کوشیده شده است که برخی جنبههای ساختاری اینگونه از شعر ـ که کمتر مورد توجّه قرارگرفته ـ بررسی شود؛ ازجملۀ این موارد کیفیت روساخت و ژرفساخت اینگونه از شعر با تکیهبر بررسی کارکرد محور همنشینی و محور جانشینی در آن است. بررسی دقیق اینگونه از شعر با تمرکز بر شعر رؤیایی این نکته را بر ما آشکار میکند که شعر حجم، برخلاف برخی جریانهای شعری پسامدرن، به دنبال معناگریزی و تعهدگریزی نیست؛ بلکه راهکارهایی را در پیش میگیرد که در عمل به گفتمانگریزی میانجامد. با چنین رویکردی، شاعر با در هم ریختن معیارهای مرسومی چون محور همنشینی و محور جانشینی ـ که حامل پیام و محتوا در واقعیت روزمرۀ زندگی هستند ـ میکوشد تا مخاطب خود را از فضای واقعیت بهسوی فراواقعیت عبور دهد. این فراواقعیت، همان واقعیتی است که متأثر از گفتمانهای مسلط نباشد و خواننده بتواند در آن محتوایی بکر و ژرف در ذهنش تداعی کند؛ محتوایی که با ضرورتهای ناخوشایندِ واقعیت روزمره آمیخته نشده است و خواننده بتواند با نگرش هنری خود، آن را بسازد و در قالب شعر درک کند.
Volume poetry, as one of the types of new poetry - which is mostly known by the writing style of Yadullah Royai - is one of the most ambiguous types of contemporary poetry for which different and sometimes contradictory definitions have been presented. In this research, by using library resources and analytical-descriptive approach, it has been tried to examine some structural aspects of poetry - which have been given less attention; among these cases, the quality of superstructure and deep structure of this type of poetry is based on examining the function of the axis of companionship and the axis of succession in it. A careful examination of this kind of poetry, focusing on dream poetry, reveals to us that volume poetry, unlike some post-modern poetic trends, does not seek to avoid meaning and commitment; rather, it takes solutions that in practice lead to dialogue avoidance. In such an approach, the poet tries to move his audience from the space of reality to the meta-reality by mixing up conventional criteria such as the axis of companionship and the axis of substitution - which carry the message and content in the everyday reality of life. This meta-reality is the same reality that is not affected by dominant discourses and the reader can conjure up a pristine and deep content in his mind; Content that is not mixed with the unpleasant necessities of everyday reality and the reader can create and understand it in the form of poetry with his artistic attitude.
خلاصه ماشینی:
با چنین رویکردی است که در پژوهش پیشرو، پس از واکاوی شعر یدالله رؤیایی ازنظر محور جانشینی و همنشینی خواهیم کوشید به درکی دقیق از روساخت و ژرفساخت اینگونۀ شعری دستیابیم و به تبیین ظرفیتهای ساختاری آن بپردازیم.
بیان مسئله و سؤالات تحقیق مسئلهای که ذهن پژوهشگران را در شعر حجم به خود مشغول کرده است، آن است که چگونه میتوان برای اشعاری که با این عنوان معین و واحد معرفی میشوند، یک تعریف واحد ارائه داد؟ این مسئله زمانی بیشتر به چشم میآید و یافتن پاسخی مناسب برای آن اهمیت پیدا میکند که مخاطبان اینگونه از شعر، اغلب در دریافت محتوای آن با مشکل مواجه میشوند و افزون بر جنبههای فُرمی و ساختاری، ازنظر معنایی و محتوایی نیز نمیتوانند به یک وجه ممیزۀ قابل اتکا برای شعر حجم دست یابند.
بررسی دقیق اشعار یدالله رؤیایی بهعنوان پایهگذار شعر حجم، نشان از آن دارد که برخلاف تصور برخی پژوهشگران، اینگونه از شعر دارای ساختاری منسجم است که میتوان این ساختار را در چند بُعد بررسی کرد.
میتوان «حاکمتر بودن چیزی» را همان گفتمان غالبی تفسیر کرد که از یک منبع قدرت یا ایدئولوژی خاص سرچشمه میگیرد و معنی هر واژه و حتی نحو واژگان شعر را در ذهن مخاطب تحت تأثیر خود قرار میدهد و این دقیقاً همان تقلیلگرایی است که معانی واژگان در واقعیت، از آن تأثیر میپذیرد و شعر حجم برای گریز از آن، سازوکاری ویژه دارد.