چکیده:
در دوره قاجار و پهلوی برخی از موسسات و دست اندرکاران امور خیریه به مقابله با معضل تکدی گری و رسیدگی به امور متکدیان پرداختند. این رویکرد از آن جهت در خور تامل است که از ظهور نگرش های نوینی در عرصه امور خیر و رفع آسیب های اجتماعی حکایت دارد . پیچیدگی ابعاد تکدی گری ، وجود متکدیان حرفه ای و کلاش و تنوع گونه های تکدی گری چالش هایی را برای خیرین در مدیریت امور متکدیان فراهم می ساخت . خیریه ها بتدریج با اتخاذ تدابیری خاص و گنجاندن آن در اساسنامه های خود سبک مدیریتی ویژه ای را برای مقابله بااینگونه چالش ها در پیش گرفتند . پژوهش پیش رو تأملی در نحوه عملکرد خیریه ها در امور متکدیان و ارزیابی چالش های پیش روی آنها در دوره قاجار و پهلوی است.این پژوهش که با روش توصیفی ـ تحلیلی وبا بهره گیری از اسناد آرشیوی تدوین شده در پی پاسخگویی به دلایل رویکرد خیرین به امورمتکدیان ، وچگونگی عملکرد آنها درساماندهی متکدیان است.در این مقاله ، سبک مدیریتی دو نمونه از خیریه هایی که تدابیر آنان در رفع برخی چالش های ساماندهی أمور متکدیان کارساز بوده ،مطرح شده است. برخی ازخیریه های فعال در امور متکدیان برای مقابله با چالش ها ، تغییراتی در اهداف و عملکرد خویش از طریق جایگزینی فعالیت های کیفیت بخش و مبتنی بر حمایت های هوشمندانه به جای بخشش تن پرورانه پدید آوردند . سبک مدیریتی خیریه های مورد مطالعه دراین پژوهش، برسنخ شناسی متکدیان وساماندهی آنها برمبنای شاخص های هرسنخ بارویکرد مهارت آموزی قرارگرفته است.شیوه مدیریت خیریه هایی که در این پژوهش به عنوان الگو معرفی شده اند ، برچند اصل به شرح ذیل استوار هستند:-تحقیق وبررسی در مورد کیفیت استحقاق افراد تحت پوشش،-تفکیک متکدیان ،جدا کردن کودکان،جداسازی زنان ومردان ، تفکیک متکدیانی که توان کار کردن دارند از متکدیان از کارافتاده وناتوان،-آموزش مهارت های لازم به متکدیان وکارآفرینی برای آنان.
Introduction During the Qajar and Pahlavi periods, some institutions and those involved in charity affairs dealt with the problem of begging and dealing with the affairs of beggars. This approach is worthy of consideration because it indicates the emergence of new attitudes in the field of good affairs and solving social problems. The complexity of the dimensions of begging, the existence of professional beggars, and the variety of begging types provide challenges for benefactors in managing the affairs of beggars. Charities gradually adopted a special management style to solve such challenges by adopting special measures and fixing in their statutes. This research is a reflection on the functioning of charities in the affairs of beggars and the evaluation of the challenges faced by them in the Qajar and Pahlavi periods. Method This research, compiled with the descriptive-analytical method and using archival documents, seeks to answer the reasons for the benefactors' approach to the affairs of beggars, and how they function in the management of beggars. In this article, the management style of two examples of charities whose measures have been effective in solving some of the challenges of organizing the affairs of beggars has been proposed. Findings Some charities active in the affairs of beggars made changes in their goals and performance by replacing quality activities based on intelligent support instead of physical giving. Result The management style of the charities studied in this research is based on the classification of beggars and their organization based on the indicators of each skill training efficiency.The way of managing the charities that have been introduced as a model in this research is based on several principles as follows:-Research and review the quality of entitlement of the covered people,- Separation of beggars: separating children, separating women and men, separating beggars who are able to work from beggars who are disabled.- Teaching the necessary skills to beggars and creating business for them.
خلاصه ماشینی:
علاوه بر پژوهش هایی که به آن اشاره شد، در میان یادداشت ها و خاطرات رجال دوره قاجار و خاطره نویسان این دوره نیز می توان به برخی از عوامل مؤثر در رواج تکدّیگری در آن دوره دست یافت ؛ برای نمونه ، در میان خاطره نویسان عین السلطنه در دوره های مختلف زندگی خود همراه با توصیف شرایط اجتماعی ـ اقتصادی جامعه ایران ، فقر عمومی مردم و دلایل آن ، گزارش هایی از متکدیان و نحوه رفتار و مزاحمت های آنها را در جامعۀ آن روز ارائه کرده است .
بدین ترتیب ، هویت افرادی مشخص شد که در شهر، سرگردان و از گذران زندگی ناتوان بودند تا با برنامه ریزی برای آنها چاره ای اندیشیده شود؛ ـ تأسیس مریض خانه های دولتی در شمال و غرب تهران برای ارائه رایگان خدمات بهداشتی و درمانی به بینوایان (حجت بلاغی، ١٣٥٠: ١٩٣؛ محبوبی اردکانی، ١٣٥٤، ج ١: ٧٣)؛ ـ برپاکردن مجلس اعانه در رمضان ١٢٨٨ توسط محمد حسین خان سپهسالار در هنگامه قحطی و خشکسالی و بروز وبا: این مجلس با حضور کلانتر شهر، اعیان و بزرگان و کدخدایان ، سرشناسان ، پزشکان فرنگی و ایرانی و تعدادی از معلمان دارالفنون صورت گرفت (آدمیت ، ١٣٥٦: ٢٥٦-٢٥٥؛ روزنامه ایران ، ١٢٨٨ ق ، شماره ٥٢: ٢ و شماره ٦٨: ٣-٢)؛ ـ اسکان فقرا در (نصرت آباد) جلالیه و تدارک غذا برای آنها در قحطی ١٢٨٨ ق .