چکیده:
تأمینمالی پروژهمحور بهعنوان شیوهای از جذب سرمایه- برخلاف سایر شیوههای تأمینمالی- به اعتبار و تضامین سرمایهپذیر متکی نیست و مستلزم بانکپذیری پروژه است و این بانکپذیری خود متأثر از عملکرد پروژه و تولید نقدینگی پروژه میباشد. در این مسیر، قرارداد فروش بهعنوان ابزار حقوقی و اعتباری، با نقش پررنگی که در تولید نقدینگی پروژه ایفاء میکند، مؤلفه کلیدی بانکپذیری پروژه محسوب میشود، لذا لازم است تا وامدهنده از فروش محصول طبق شرایط پیشبینیشده مطمئن شود؛ اما اجرای قرارداد فروش نیز با خطرهایی (ریسکهایی) همراه است و بانکپذیری را صرفا بهشرط مدیریت بهینه این خطرها و وضع شروط قراردادی خاص برای تخصیص آنها به بازیگرانی که از توانایی بالاتری برای مدیریت خطر برخوردارند، محقق میسازد. بهاینترتیب شیوه طراحی قرارداد فروش نقش مستقیمی در جذب سرمایه از تأمینکننده مالی را برای اجرای پروژههای صنعتی ایفا میکند.
Project-oriented financing as a method of attracting capital - unlike other methods of financing - does not rely on the credit and guarantee of the investor and requires the bankability of the project, and this bankability itself is affected by the performance of the project and the production of liquidity of the project. In this regard, the sale’s contract as a legal and credit instrument, with a prominent role in generating project liquidity, is considered a key component of the project's bankability, therefore, it is necessary for the lender to be sure of the sale of the product according to the expected conditions. But the implementation of the sale’s contract is also associated with risks, and bankability is realized only on the condition of optimal management of these risks and establishing special contractual conditions for allocating them to actors who have a higher ability to manage risk. In this manner, the design method of the sales contract plays a direct role in attracting capital from the financier for the implementation of industrial projects.
خلاصه ماشینی:
ازاین رو پروژه ای در تأمین مالی پروژه محور بانک پذیر بوده و از نگاه وام دهنده ورود به پروژه ازلحاظ اقتصادی توجیه داشته باشد، لازم است تا وام دهنده از فروش 2 محصول با قیمت پیش بینیشده و درنهایت بازپرداخت وام و حفظ نسبت پوششی مالی پروژه مطمئن شود؛ لذا آنچه این تحقیق به آن میپردازد نحوه طراحی و درج شروطی در قرارداد فروش است که تحت تأثیر و تأثر سایر قراردادهای پروژه بوده و ارتباط تنگاتنگی با سایر بازیگران تأمین مالی پروژه محور برای تخصیص صحیح خطر 3 در زنجیره قراردادهای پروژه دارد.
تفاوت این قرارداد با قرارداد ببر و بپرداز در این است که در قرارداد ببر یا بپرداز این اختیار برای خریدار وجود دارد که کالا یا خدمات را تحویل بگیرد یا نگیرد، هرچند درهرحال باید پرداخت را انجام دهد درحالی که در قرارداد ببر و بپرداز خریدار خواسته می شود که کالا یا خدمات را قبول کند؛ لذا در این قرارداد هم صرفا تا جایی پروژه تولید نقدینگی دارد و از وام دهنده حمایت می کند که پروژه در سطحی از بهره برداری باشد که محصول را تولید کند؛ لذا در صورت استفاده از این مدل قراردادی نیز اگر اجرای پروژه دچار ریسک های بلندمدت یا وقفه شود، تأمین کننده مالی این شیوه از تأمین مالی، از شرکت پروژه می خواهد که حمایت اعتباری تکمیلی برای حمایت در مواقع فورس ماژور ارائه دهد.