چکیده:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه هوش بین فردی و تفکر انتقادی با نوآوری آموزشی معلمان ابتدایی استان یزد شهر یزد میباشد. تحقیق موجود، به روشهای همبستگی و رگرسیونی است، و پژوهش در شرایط طبیعی انجام پذیرفته و پژوهشگر از انجام هر گونه دستکاری و کنترل خودداری نموده است جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه معلمان ابتدایی مدارس آمل که تعدادشان ٩٠٠ نفر است میباشد با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی و بر اساس جدول مورگان تعداد ٢٧٧ نفر به عنوان نمونه انتخاب میشوند. یافتههای پژوهش نشان داد که بین هوش بین فردی و تفکر انتقادی با نوآوری آموزشی معلمان دوره ابتدایی آمل، در سطح معنیداری ٠/٠٥ رابطه معنی دار و به صورت مثبت وجود دارد و فرض تحقیق تایید میشود. مدل رگرسیون خطی بین متغیرهای هوش بین فردی و نوآوری آموزشی در سطح معنیداری ٠/٠٥ معنیدار است و فرض تحقیق تایید میشود. مدل رگرسیون خطی بین متغیرهای تفکر انتقادی و نوآوری آموزشی در سطح معنیداری ٠/٠٥ معنیدار است و فرض تحقیق تایید میشود.
The purpose of this research is to investigate the relationship between interpersonal intelligence and critical thinking with educational innovation of elementary teachers in Yazd province, Yazd city. The existing research is based on correlation and regression methods, and the research was conducted under natural conditions and the researcher refrained from any manipulation and control. 277 people are selected as a sample based on random sampling and according to Morgan's table. The findings of the research showed that there is a significant and positive relationship between interpersonal intelligence and critical thinking with the educational innovation of Amol elementary school teachers at a significance level of 0.05, and the hypothesis of the research is confirmed. The linear regression model between the variables of interpersonal intelligence and educational innovation is significant at the significance level of 0.05 and the research hypothesis is confirmed. The linear regression model between the variables of critical thinking and educational innovation is significant at the significance level of 0.05 and the research hypothesis is confirmed .
خلاصه ماشینی:
يافته هاي پژوهش نشان داد که بين هوش بين فردي و تفکر انتقادي با نوآوري آموزشي معلمان دوره ابتدايي آمل ، در سطح معنيداري ٠/٠٥ رابطه معني دار و به صورت مثبت وجود دارد و فرض تحقيق تأييد ميشود.
(گانتر و هکر، ٢٠١٣) بنابراين با توجه به مطالب بيان شده محقق درصدد پاسخگويي علمي به اين سؤال اصلي است که آيا بين هوش بين فردي و تفکر انتقادي با نوآوري آموزشي معلمان ابتدايي رابطه وجود دارد؟ پيشينه تحقيق : حاتمي (١٣٩٨) پژوهشي با عنوان بررسي رابطه اثربخشي مديريت کلاس درس و نوآوري آموزشي استادان با عملکرد تحصيلي دانشجويان انجام داد نتايج نشان داد بين مديريت کلاس درس و هر يک از ابعاد آن با عملکرد تحصيلي دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا رابطه مثبت و معنيداري وجود دارد؛ بين نوآوري آموزشي مدرسان و عملکرد تحصيلي دانشجويان رابطه مثبت و معنيداري وجود دارد.
5 California Critical Thinking Skills Test Form 6 Facione 596 يافته هاي پژوهش بين هوش بين فردي و تفکر انتقادي با نوآوري آموزشي معلمان دوره ابتدايي آمل رابطه معنيداري وجود دارد.
نتيجه گيري يافته پژوهش مشخص گرديد که بين هوش بين فردي و تفکر انتقادي با نوآوري آموزشي معلمان دوره ابتدايي آمل ، رابطه معنيدار و به صورت مثبت وجود دارد و فرض تحقيق تأييد ميشود.
بنابراين ميتوان نتيجه گرفت که : بين هوش بين فردي و تفکر انتقادي با نوآوري آموزشي معلمان دوره ابتدايي آمل ، در سطح معنيداري ٠/٠٥ رابطه معنيدار و به صورت مثبت وجود دارد و فرض تحقيق تأييد ميشود.