چکیده:
اختلالات یادگیری به مجموعه ای از نارساییها در یادگیری اطلاق میشود که برخلاف نارساییهای جسمانی، اغلب تا زمان آموزش رسمی در مدرسه ناشناخته میماند. در دوران تحصیل دانش آموزان در مدرسه نیز به علت شناخت نداشتن برخی از معلمان، بیشتر اوقات این اختلالات به عنوان اختلالات خاص یادگیری تشخیص داده نمیشوند، بلکه با عقب ماندگی ذهنی اشتباه گرفته و زمینه فشار روانی بر دانش آموز فراهم میشود در واقع اختلالات یادگیری تنها به افت تحصیلی و اتلاف بودجه پایان نمیپذیرد، بلکه به سرزنش، تحقیر از جانب سایر دانش آموزان، به وجود آمدن خودباوری ضعیف و کاهش عزت نفس آنها میانجامد و سلامت روانشان را به مخاطره میاندازد. این مشکلات از دانش آموزان و مدرسه به خانه و خانواده نیز راه مییابد و اضطراب و ناخشنودی را در هر فضای زندگی گسترش می دهد. حاصل این امر، آسیبی است که به بهداشت روانی فرد، خانواده و جامعه وارد میشود. شناسایی به موقع این محدودیتها و تواناییهای عصبی روان شناختی میتواند آموزش، شغل و طرح های درمانی را تسهیل کند. در هر صورت باید ارزشیابی مناسب صورت گرفته باشد. تاثیر این ناتوانی میتواند روی عاطفه، آموزش و عملکرد حرفه ای با توجه به شرایط زندگی، ارتباطات میان فردی و نقاط ضعف و قوت فردی و به علاوه تاثیر روی جامعه مهم باشد.
خلاصه ماشینی:
در دوران تحصيل دانش آموزان در مدرسه نيز به علت شناخت نداشتن برخي از معلمان ، بيشتر اوقات اين اختلالات به عنوان اختلالات خاص يادگيري تشخيص داده نميشوند، بلکه با عقب ماندگي ذهني اشتباه گرفته و زمينه فشار رواني بر دانش آموز فراهم ميشود در واقع اختلالات يادگيري تنها به افت تحصيلي و اتلاف بودجه پايان نميپذيرد، بلکه به سرزنش ، تحقير از جانب ساير دانش آموزان ، به وجود آمدن خودباوري ضعيف و کاهش عزت نفس آن ها ميانجامد و سلامت روانشان را به مخاطره مياندازد.
مقدمه از مسائل مبتلا به آموزش و پرورش اين است که دانش آموزاني مشاهده ميشوند که در امر يادگيري داراي مشکلاتي هستند و قادر نيستند به طور طبيعي به يادگيري بپردازند و به همين جهت همواره از افراد همسال خود در اين زمينه عقب تر هستند.
از آنجا که مشکلات يادگيري مانع از شکوفايي استعدادهاي دانش آموزان ميشود و باعث سرخوردگي و تحقير آن ها ميگردد،شناسايي و تشخيص مشکلات يادگيري و اقدام در مورد درمان و رفع مشکل آنان امري است که بايد مورد توجه دست اندرکاران نظام تعليم و تربيت قرار گيرد (شفاهي و صالحي، ١٣٩٦).
از آنجا که اختلالات يادگيري مانع از شکوفايي استعدادهاي دانش آموزان ميشود و باعث سرخوردگي و تحقير آن ها ميشود، شناسايي و تشخيص اختلالات يادگيري و اقدام در مورد درمان و رفع مشکل آنان امري است که بايد مورد توجه دست اندرکاران تعليم و تربيت قرار گيرد.
٢- عزيزيان (١٣٨٠)، در تحقيقي تحت عنوان بررسي عوامل مؤثر براختلال هاي يادگيري در دانش آموزان دوره ابتدايي شهر اصفهان نشان داد که ميزان تحصيلات والدين و اختلالات يادگيري ارتباط معناداري وجود دارد.