چکیده:
یکی از حقایقی که ذهن بسیاری از اندیشمندان را به خود مشغول کرده، شعور همگانی موجودات است؛ موضوعی که ظواهر آیات قرآن کریم و روایات فراوان گواه آن است. حکمت متعالیه گامهای ارزندهای در مقام تبیین سریان ادراک در همه موجودات برداشته است. اما ادله تجرد علم همواره بهعنوان مانعی جدی برای اثبات این ادعا مطرح بوده است. نگارنده در این مقاله میکوشد با بهکارگیری روش توصیفی ـ تحلیلی و با رویکردی انتقادی، عدم مانعیت ادله مزبور برای اثبات سریان ادراک در هستی را نشان دهد و این حقیقت را در مقام اثبات یک گام جلو ببرد. براساس نتایج بهدست آمده، هیچیک از ادله تجرد علم بر اشتراط تجرد در مطلق علم دلالت ندارد و نمیتواند مانعی حقیقی برای پذیرش شعور همگانی موجودات باشد. با از میان برداشتن موانع عقلیِ پذیرش ادعای مزبور میتوان حتی در صورت ناکافی بودن ادله عقلیِ اثبات شعور همگانی موجودات به آندسته از ادله نقلی استناد کرد که بر سریان ادراک در موجودات دلالت دارند.
As one true issue documented by the verses of the Qur’an and many traditions, general perception of all beings has called the attention of Muslim intellectuals. Transcendent philosophy has taken valuable steps in the course of explanation of the presence of perception in all beings; however, the arguments for incorporeality of knowledge has proven a serious obstacle to the demonstration of such a claim. Having adopted a critical approach and a descriptive-analytic method, the authors went to show that those arguments fail to prove an obstacle to the claim. As per the findings, those arguments fail to prove that all kinds of knowledge are conditioned by incorporeality and thus they cannot be an obstacle to the general perception in all beings. When such rational obstacles are gone, we can resort to the revealed arguments for the general perception in all beings, although rational arguments for the claim are insufficient.
خلاصه ماشینی:
براساس آیات و روایات و همچنین براساس مبانی حکمت صدرایی، از یکسو شعور در سراسر هستی سریان دارد و همه موجودات عالِم هستند و از سوی دیگر، در صورتی که ادله تجرد علم صحیح باشد، غیر مجردات ـ ازآنجهت که غیر مجردند ـ دیگر عالِم نخواهند بود؛ زیرا وجود علم و عالِم یکی است.
نکته قابل توجه در احتمال اخیر آن است که حتی اگر یکی از ادله تجرد علم تام باشد، مانعی جدی برای قول به شعور غیر مجردات خواهد بود و در این صورت باید همه آیات و روایات مربوط به شعور همگانی موجودات را بهگونهای تفسیر كنیم که با ادله تجرد علم منافات نداشته باشد.
نکته قابل توجه آن است که دیدگاه امکان تقسیم علم به مادی و مجرد به معنای پذیرش سخن فیزیکالیستها یا هموار کردن مسیر آنها برای طرح ادعاهایشان نیست؛ زیرا تجرد روح با ادله متعددی اثبات میشود که قوامشان به تجرد علم نیست تا با انکار آن، ادله نیز مخدوش باشد.
ادله تجرد علم در این بخش با ذکر ادله تجرد علم، شمول نداشتن آنها نسبت به هر نوع علم نشان داده میشود تا ازاینجهت مانعی برای پذیرش شعور همگانی موجودات وجود نداشته باشد: دلیل اول: تجرد ادراک حسی، خیالی، وهمی و عقلی صورت منطقی دلیل اول را بدین ترتیب میتوان تقریر کرد (ابنسینا، 1375، ص83؛ صدرالدین شیرازی، 1981م، ج9، ص99 - 100): 1.
ک به: ابن بابویه، 1413ق، ج1، ص171؛ مفید، 1413ق، ص360؛ طوسى، 1414ق، ص28؛ طبرسى، 1385ق، ص305؛ دیلمى، 1412ق، ج1، ص75؛ حر عاملى، 1425ق، ج3، ص488؛ مجلسی، 1403ق، ج6، ص205، 214، 215 و 275؛ ج8، ص318؛ ج41، ص249؛ ج58، ص7؛ ج74، ص388؛ ج79، ص39، 53 و 57؛ نورى، 1408ق، ج2، ص324ـ326).