چکیده:
از دیرباز نقش مردم بهعنوان عنصر اصلی تشکیل دهنده اجتماع در اداره جامعه، یکی از مباحث مهم در فلسفه سیاسی بوده است. این بحث از منظر اسلام و فلسفه اسلامی اهمیت ویژهای مییابد. بر همین اساس، این مقاله در صدد پاسخ به این پرسش است که جایگاه مقبولیت و نقش مردم در حکومت از منظر ملاصدرا چگونه است (سوال)؟ در این زمینه با دو دیدگاه متفاوت روبهرو هستیم. دیدگاه اول، فلسفه سیاسی ملاصدرا را فلسفهای غیر مردمی و اقتدارگرا میداند؛ چنانکه رکن مقبولیت در حکومت جایگاهی ندارد، بلکه مشروعیت تنها رکن اصلی نظام است. اما براساس دیدگاه دوم ـ که مدعای این مقاله را نیز تشکیل میدهد ـ ملاصدرا به حکومت دینی مردمسالار معتقد است که مردم در آن نقش مهمّی در انتخاب نوع حکومت و حاکم و یاری او دارند (فرضیه). برای اثبات این مدعا، بخشهایی از مباحث سیاسی ملاصدرا در این حوزه و نیز برخی آیات مربوطه و همچنین سخنانی از پیروان حکمت متعالیه در شرح نظرات سیاسی وی مورد بررسی قرار گرفته است (روش). نویسندگان این مقاله که در پی نشان دادن جایگاه و نقش اساسی مردم در حکومت دینی مردمسالارانه متعالیه بودند (هدف)، به این نتیجه دست یافتند که بر طبق نظر ملاصدرا، در حکومت دینی عقل در زیر نور شریعت و مقبولیت ذیل مشروعیت، جامعه را به مدینه فاضله تبدیل خواهد کرد (یافتهها).
The role of people in managing a society, since long time ago, has set up the main factor of creating a society as one important issue of political philosophy. This issue has a particular importance in Islam and Islamic philosophy. Accordingly, this essay goes to answer the question "what is the role of people and the position of acceptability in a government as per Mulla Sadra's viewpoint?"There are two different views as to this question. The first view considers Mulla Sadra's political philosophy undemocratic and authoritative. There is no room for the principle of acceptability; however, legitimacy is the main principle of a regime. Nonetheless, according to the second view -the preferred view of the essay-, Mulla Sadra believes in a religious democracy in which people play a major role in preferring the kind of government, electing a ruler and supporting him (hypothesis). In order to prove this claim, the authors have studied related parts of Mulla Sadra's political philosophy, some related verses of the Qur'an, and comments on his political views by the followers of transcendent theosophy (method).In their efforts to show the role of people in a religious democratic government (aim), the authors have come to the conclusion that, according to Mulla Sadra's view, in a religious government, the intellect is under the light of shari'ah (divine law) and acceptability falls under legitimacy, thus the society would be a utopia and an ideal city-state (findings).
خلاصه ماشینی:
اما براساس دیدگاه دوم ـ که مدعای این مقاله را نیز تشکیل میدهد ـ ملاصدرا به حکومت دینی مردمسالار معتقد است که مردم در آن نقش مهمّی در انتخاب نوع حکومت و حاکم و یاری او دارند (فرضیه).
اگرچه برخی معتقدند که ملاصدرا تلاش چندانی برای تأسیس حکمت عملی انجام نداده است و فاقد اندیشه و فلسفه سیاسی در آثار خود و حکمت متعالیه میباشد، اما این دیدگاه اغلب فاقد استنادهای روشن و تحلیل دقیق میباشد؛ چنانکه در پژوهشهای مختلفی بهطور تفصیلی به این موضوع پرداخته شده است (عصارنیا، ۱۳۹۱، ص32-60).
فلسفه سیاسی ملاصدرا را میتوان براساس حکمت نظری او در مبانی هستیشناسی، الهیات و انسانشناسی از آثار وی استخراج کرد و بسط و توسعه داد و از مبانی فلسفی وی، مفاهیم و مقولات پایه سیاسی (همچون قدرت و مشروعیت و مقبولیت) و نیز ارزشها و مسائل سیاسی (همچون حکومت دینی و ساختار و غایت مطلوب آن) و مسأله ولایت بر جامعه اسلامی را بهدست آورد.
بنابراین، این دیدگاه معتقد است که بنا بر نظر ملاصدرا، مقبولیت و رضایت مردم از هیچ جایگاهی در ارکان حکومت برخوردار نیست و مردم باید بدون حق تصمیمگیری و یا انتخاب، تنها در برابر دین و حاکم الهی تسلیم باشند و در نظامی که براساس فلسفه سیاسی متعالیه شکل میگیرد، مشروعیت تنها رکن اساسی خواهد بود و مقبولیت فدای مشروعیت خواهد شد.