چکیده:
در مورد موضوع له الفاظ شرعی دو دیدگاه عمده در میان اصولیان وجود دارد، یک گروه قائلاند موضوع له میبایست معنای جامعی بوده و همه مصادیق را در بربگیرد، تا از محذور اشتراک لفظی در امان بماند، این گروه در نحوه تصویر این معنای جامع اختلاف زیادی دارند. گروه دیگر قائلاند تصویر چنین جامعی ضروری نیست، بلکه در مواردی غیر ممکن مینماید، از این رو موضوع له الفاظ شرعی را به نحو دیگری تصویر می-کنند، اما از ناحیه گروه اول ایرادات مهمی به آنها وارد میشود. در این مقاله نشان داده میشود وجود جامع برای تسمیه الفاظ ضروری است و مهمترین ادله ضرورت جامع که در بیان حضرت امام آمده است و همچنین ادله منکرین آن که در بیان محقق نایینی ذکر شده است بررسی شده است.
خلاصه ماشینی:
ب_عدم تلازم کلیت و جامع: محقق نائینی تلازمی بین کلیت و جامع قائل نیست و معتقد است هر چند وضع و موضوع له عام است، اما لزومی برای تصویرجامع در بین مراتب وجود ندارد، چرا که وضع عام موضوع له عام یک مسئله است و جامع بین مراتب مسئلة دیگری است، چراکه عقلاء وضع را به جهت ملاحظهی مرتبۀ اعلا و تحصیل آثار و اغراض عقلائی مورد نظر، به شکل وضع عام موضوع له عام انجام میدهند، بدون اینکه هیچگونه احساس نیازی به تصویر جامع داشته باشد، و در مراحل بعد آرام آرام به نحو مجازی و ادعائی این نام را به مراحل مادون اطلاق میکند، که توضیح آن خواهد آمد.
در جواب از این اشکال باید گفت: اولاً: محقق نائینی میپذیرد که در زمان شارع بین صلاة حاضر و مسافر تغایر وجود داشته و اصل و فرعی بین آنها مطرح نیست، همچنین ایشان میپذیرد که حتی بین نماز صبح و نماز مغرب و نماز عشای تامّ، در زمان شارع اختلاف وجود دارد، به همین خاطر معنای جامع بین دو فرد یا افراد هم عرض مباین نیز در زمان شارع برقرار بوده است و این عنوان عام متواطی مخصوص زمان متشرعه نیست، و اینگونه نیست که شارع به عنوان یک مخترع برای مراتب عرضی جامع قائل باشد، ولی جامعی در مراتب طولی اختراع تصویر نکند، چون در فهم شارع جامع در همه مراتب وجود دارد.